۱۳۸۹ شهریور ۵, جمعه

نقش اجتماعی وسیاسی زنان در اجتماع

شاید از زنان گفتن دشوار باشد چه آنکه حساسیتهایی را ایجاد میکند ولی باید این تابوها را شکست از زنی که در طول تاریخ نقشش فراز ونشیبهای زیادی داشته است وهمواره دچار تغییر می شده است والبته امروز پیش از هر زمانی درمورد نقش زنان صحبت میشود ،هدف از این نوشته بررسی نقش اجتماعی وسیاسی زنان در اجتماع ،بویژه ایران وموانع ومشکلاتی که در این راه وجود دارد وکارهایی که باید برای ورود هر چه بیشتر زنان در اینگونه مسائل انجام داد ودر این نوشته بحث بر سر حقوق مساوی زن ومرد نشده چون در مجال این نوشته نمیگنجد وشاید برای زمان دیگری مناسب باشد .
در جامعه امروز ایران بر خلاف دهه های پیش نقش زنان به نسبتی پررنگ تر شده وحرکتهای نه چندان بزرگی هم انجام شده که خود قابل تقدیر است اما همچنان در عمل ومحتوا آنچنان که میبایست اانجام نشده است وهنوز راه طولانی وجود دارد این حرکت که از زمان انقلاب مشروطه نمود بیشتری در ایران پیدا کرد وزن به عنوان ضعیفه ای که شناخته میشد ودر اندرونی محفوظ بود برایش نقش دیگری تعریف شد واین آغاز راهی شد که تا امروز ادامه دارد ولی همیشه موانع ومشکلاتی در این راه وجود داشته که براحتی وبه سادگی قابل حل نمیباشند بلکه باید با جدیت همه ،بالاخص خود زنان این موانع مرتفع شود ،شاید اولین مانع در راه ورود اجتماعی زنان به جامعه ،نظام مرد سالارانه جامعه ماست که بصورت فرهنگی عمیق در آمده است وبیشتر قوانین ورفتارها از این فرهنگ سرچشمه میگیردمثلا بیشتر شغلها ومناصب حکومتی برای مردان تعریف میشود شغلهایی که زنان هم براحتی میتوانند انجام بدهند وشاید حساسیت آنهادر انجام دادنشان بیشتر باشدونکته دیگر اینکه در بیشتر خانواده های ایرانی زن نقش دوم را در تصمیم گیریهای مهم در خانواده ایفا میکند واگر زنان دخالت کنند انگ زن زلیلی به مرد داده میشود واین دو نگرش هر دو مشکل دارند بلکه باید زن ومرد در تصمیم گیریها مکمل هم باشند وآن موقع مهم نیست که چه کسی حرف آخر را بزند .
شاید یکی از دلایل اصلی عدم ورود زنان به مسائل اجتماعی وسیاسی، خود زنان میباشند که کمتر به این گونه مسائل وارد میشوند وبه آنها علاقه نشان میدهند وبقول یک دختر که میگفت اینقدر مشکل از قبیل نوع پوشش،رنگ لباس وغیره برایمان درست کرده اند که فکر کردن به این مسائل دیگر مجالی نمیدهد، درست است همه عوامل دخیل هستند ولی اگر زنان نقش فعالی در جامعه وسیاست میخواهند باید سخت کوشی کنند وسختیها را بجان بخرند ودخیل شدن در قدرت اجرایی کشور را حق خود بدانند درست است زنان در مشاغل زیادی هستند ولی بیشتر این مشاغل مربوط به کارهای دفتری ورده های پایین مشاغل است وهنوز نتوانسته اند به رده های بالای مدیریتی نفوذ کنند وشاید برایشان امروز آرزویی دست نیافتنی باشد زنان با پرداختن وعلاقه به موضوعات اجتماعی وسیاسی که البته به علت نبود تشکلهای منسجم در جامعه ما سخت تر است میتوانند خود را به جامعه دیکته کنند که راه آسانی نیست ،این راه شروع شده است با ورود زنان به دانشگاهها وفعال شدن انها در موضوعات سیاسی مانند حوادث بعد از انتخابات که زنان خود پیشرو هم بودند ویا انتخابات ریاست جمهوری که زنان در کنار شوهرانشان بودند شاید عده ای بگویند عوام فریبی بوده است ولی از نظر من نیازیست که جامعه میخواهد وگرنه چرا سالهای قبل این اتفاق نمی افتاد واین را باید نقطه شروعی دانست وهمین که زهرا رهنورد همچنان در صحنه مانده است خود نقطه نورانی است که باید به فال نیک گرفت مشارکت زنان در این صد سال روبه رشد بوده ودرست است به کندی پیش میرود اما همچنان ادامه دارد واین تابوی فرهنگ مرد سالارانه ترک برداشته است وتا پایان این راه وشکل گرفتن شخصیت اجتماعی وسیاسی زن راهی دراز مانده است ولی باید قبل از هر کاری وتصویب هر قانونی از لایه های پایین جامعه شروع کرد ونگرش ها را نسبت به شخصیت زن تغییر داد همین افرادی که دم از برابری حقوق زن ومرد میزنند آیا اعتقادی به این حرف دارند ؟
در ادامه این مطلب به موانع ومشکلاتی که پیشرو است ونیز به کارهایی که باید انجام گیرد تا فرصت ورود به عرصه های اجتماعی وسیاسی فراهم شود
موانع؟
1-فرهنگ مردسالاری حاکم،فرصت وامکان فعالیت ورود زنان را به عرصه سیاسی –اجتماعی گرفته واینگونه جا افتاده که زنان صفتی مانند ، ناتوانمد بودن ،مدیر ومدبر نبودن ،ضعیف بودن ،احساسی بودن و...مهیا نمیسازد واگر هم مهیا باشد ورود به آن سخت ودشوار است
2-عرصه برای مشارکت سیاسی طوری تصویر شده است که تنها بر اثر علایق مردانه شکل میگیرد ودر آن پرداختن به حوزه زنان ،زنانه تلقی میگردد.
3-تهدید وتحقیر شخصیت انسانی که نسبت به زنان اعمال میشود باعث شده تا زنان جامعه نسبت به قوا وتواناییهای خود ناباور شوند وضربه های روحی وجسمی جبران ناپذیری بخورند
4-وجود تضادهای فکری واعتقادی بین عینیتهای جامعه وحقیقت مطلوب وآرمانی موجود
5-عدم شرکت زنان در مشارکت اجتماعی وبکارگیری آنان در تصمیم گیریهای گروهی وجمعی واینکه به نحوه اندیشه وقدرت وخردورزی آنها در کارهای گروهی بهایی داده نمیشود.
6-مورد دیگر ایجاد نا امنی ونگاهی است که توسط مردها به زنان میشود وانها را برای خواسته هایی غیر ازحضور فعال آنها در جامعه وجود دارد


وحال کارهایی که باید انجام شود تا این فرصت حضور بدست آید




1-ابتدا باید قبل از هر کاری، فرهنگ وساختارهای ذهنی موجود در جامعه دچار تغییر وتحول مثبت به زنان شود هر قانونی ،تبصره ای وعملی روبنایی است و موقتی ،وره به جایی نمیبرد باید فرهنگ را از پایین دچار تحول کرد واین کار باتغییر افکار تک ،تک افراد جامعه امکان پذیر است
2-خود زنان باید به توانمندیها ،شایستگیها واستعدادهای خود مومن وآگاه شوند ،وبه این باور برسند که خواستها،نیازها ومطالبات آنها نیز بعنوان یک نیمه دیگر اجتماع باید در نظر گرفته شود
3-اصلی ترین وظیفه همه انسانها وبخصوص زنان ،رسیدن به سرچشمه های دانایی است چرا که تنها با خردورزی افراد هر چامعه است که آن جامعه به سوی نیکی وپیشرفت حرکت میکند باید زنان با دخالت در امور سیاسی واجتماعی که نمایانگر بلوغ فکری ورشد شعور وآگاهی آنان است برای انجام این مهم زنان باید خود را با مهارتها و تخصصها وفنون مجهز کنند
4- مورد دیگر وظیفه ما مردان است که به زنان جامعه اعتماد کنیم وبه آنها فرصت حضور در عرصه مشارکت اجتماعی بدهیم ونگاه سنتی خود را به انها تغییر دهیم ودر عرصه اجتماعی به عنوان یک انسان همسو به آنها نگاه شود وسعی کنیم ناامنی موجود در جامعه را به فرصت برای حضور زنان در اجتماع تبدیل کنیم .


ادامه راهکارها به خوانندگان واگذار میشود
لیست وبلاگهای دوستانی که در این باره مطلب نوشته اند:
چرکنویسهای پاک                                 http://wwwpureproof1.blogspot.com/ 
لیلیانا                                                http://www.liliana2.blogsky.com/
پدرام بارانی                                        http://pedrambarani.wordpress.com/ 
درمه                                                 http://dar-mah.blogspot.com/ 
آرام ولی مصمم                                   http://peiton.blogfa.com/ 
معجزه امید                                         http://mojezehope.persianblog.ir/ 
منطقه ای بیطرف در یک منزل مس          http://dankyshoot.blogspot.com/
کورسوی حقیقت                                  http://koorsooyehaghighat.blogfa.com/
جایی سبز تر از همیشه                         http://ghazale6.blogdoon.com/
گلهای لیمویی                                     http://dararezuymoj.blogfa.com/  

۵۵ نظر:

بهاره گفت...

سلام .خیلی خوب توضیخ دادین.من فکر می کنم مازن ها به اندازه کافی تلاشمون و کردیم.در مورد مسائل سیاسی و اجتماعی باید شایسته سالاری باشد .اما مهم تر این هست که شعار مردا این ور زنا اون ور حل بشه و همه خود را به عنوان انسان قبول داشته باشیم نه زن یا مرد.

دانــتــه گفت...

با نام خـداوندی که آفریـد...
دوست گـرامی... هر چنـد مطلب مورد نظـر شما با توجه به زمان محدودی که در اختیـار گذاردیـد انصـافا دشوار بـود، ولیکن همراه با یکی از دوستـان به مباحثه ای در خصوص موضوع مورد نظـرتـان پرداختیـم که به امیـد حـق شنبه حـوالی ظهـر (امروز) بر وبلاگ قرار می گیـرد. انتقـادهایی هم نسبت به مطلب نگاشته شده تـان داشتم ولیکن مسئله را به بعـد موکول می کنـم که در بسیاری موارد نقـدم را در همان مباحثه خـدمت دوست گـرامی ام مطرح نموده ام.
امیـد که پاسخ گـوی دعوت شما به این همکاری بوده باشـد و مورد توجـه قرار گیـرد.
همواره روشنگر و حقیقت جـو باشیـد.

Hel. گفت...

مطلب خوب شما و دلقک ایرانی به نظرم حرفی رو برای گفتن باقی نمی ذاره. مرسی. نمی دونم از ایشون هم خواسته بودی در این مورد بنویسه یا نه. به هر حال مطلبی در این باره نوشتن.

نسرین گفت...

سلام دوست گلم.........

من آپم و منتظر حظور گرمت.........

سينا برادران گفت...

با درود فراوان
حركتهاي اجتماعي قبل از آنكه در جامعه نمود عيني يابند در دلهاي افراد خانه مي كنند و ديدگاه افراد را نسبت به مسائل موجود تغيير مي دهند. اين حقير نيز با آنچه شما مورد تاكيد قرار داده ايد (آگاهي) كاملا موافقم. رسالت روشنفكر امروز جامعه ما تنها چراغ افروختن است.

ناشناس گفت...

درود همگن نیک
همان طور که گفتم تمامی دردهای امروزی را در نگاه افراد می بینم و همان مفاهیم اولیه و پیش فرض ها! اگر امروز زن حقوق اجتماعی و سیاسی اش را فنا شده میبیند حاصل آن پیش فرض های باقی مانده از عهد مرد سالاری و عدم باور زن نسبت به خویشتن است! این پیش فرضها سبب تغییر ساختار ذهنی خود زن شده و منطق رفتاری خودش نیز به سمتی پیش میرود که در جهت احقاق حق به قدر کافی کوشا نباشد.
بارانی باشید 

غزل گفت...

دوست عزیز سلام . راهکار دیگری که می توان برای آن در نظر گرفت اینه که ما زنان جرات نه گفتن به این قوانین دست و پاگیر رو پیدا کنیم بتونیم وقتی یه قانون درمجلس ، در خانه و یا هرجای دیگری به ضررمون تصویب میشه اعتراض کنیم ، اعتصاب کنیم تا به حقمون برسیم. یه گوشه نشستیم و اجازه میدیم هر کی هر نظری داره رومون اعمال کنه از پدر گرفته تا قانونگذار مملکت. پس کی باید خودمون برای خودمون تصمیم بگیریم.
البته این امر یعنی مخالفت و پافشاری روی حقوق خود گاه هزینه های سنگینی در پی دارد خصوصا در شهرهای کوچکتر . که گاها میبینیم مثلا برای مخالفت با ازدواج اجباری پدر دختر خود را میکشد.

دا نکی شوت گفت...

سلام
چشماتون زیبا میبینه
انشالا مفید بوده باشه

ناشناس گفت...

بگم خدا چیکارت کنه....توی وبلاگم کلی بهم بابت اون مطلب توپیدن..مجبور شدم کلی پی نوشت بنویسم تا منظورمو برسونم!

كوروش آريامن گفت...

درود

ما نيز به زودي مطلبي با اين عنوان رو توي وبلاگمون قرار ميديم

اشکان گفت...

اول سلام
دوم پوزش .انقدر سرم شلوغ شده بودکه نتونستم به پيشنهاد شايستتون که خيلي هم بجابود (تو اين موقعيت که مجلس قانون نابودي خانواده رو تصويب کرده) نتونستم پاسخ بدم.بازهم پوزش
مقاله خوبي بود
به نظر منم بهترين راه ايجاد اگاهي در بانوان نسبت به حقوقشون و اين امر ميسر نميشه مگر با افزايش سطح تحصيلات
در طبقه متوسط خوشبختانه اگاهي بيشتر شده ولي هنوز در بسياري از نقاط ايران وضعيت حقوق زنان با کمال تاسف بايد گفت که در وضع اسفناکي بسر ميبره
اولين قدم بالا بردن سطح تحصيلاته

ناشناس گفت...

سلام
اگر چه اين روزها مبارزه زنان وارد مرحله اي تازه تر شده است اما نمي شود گفت تمامي زنان را در برگرفته است. همانگونه كه خود در اين يك سال و اندي گذشته ديده ايم در صف مبارزه بوده اند و حتي يك زن نماد مبارزاتي شده است و اين بر مي گردد به تمام ظلم هايي كه در تمام اين سي و يك سالها بر آنها گذشته است. در هر صورت ما در نظامي مرد سالارانه قرار داريم كه هنوز زناني هستند كه به اين باور نردسيده اند خود هم داراي حقوقي برابر با مردان هستند. خودم به شخصه با جنبه هاي فمنينستي در اين شرايط مواق نيستم و آن هم بر مي گردد به اينكه هنوز جامعه به آن حقوق خود نرسيده است. اين مبارزه براي استيفاي حقوق اول از همه بايد طي گردد بعد آن وقت...هر چند باز وا‍ژه اي به نام حقوق مي تواند مبذل باشد چرا كه حاصل همان برخوردهاي كليشه اي با امر واقع هست كه انسان از اساس به آنچه مي خواهد نمي رسد و هميشه هم در حال مبارزه براي دسترسي است. اگر چه مي بينيم در جوامع غربي به دليل باورهاي كليشه اي مي خواهد به خورد مردم بدهند اما از اساس هم هيچ گونه درك درستي از اين ندارند.
زن همواره در ايران به دليل باورهاي غلط و آنچه از اساس مي تواند مروج انديشه مردسالارانه باشد در تنگنا قرار داشته است. حالا هر وقت هم خواسته اند از اين يوغ رهايي يابند با يك سري قوانين نوشته و نانوشته كه از اساس هيچ گونه مبنايي واقعي نداشته اند گير افتاده اند و در اين گير و دار دائما دست به دامن همان كليشه هاي رايج برده اند.

روشنايي گفت...

درود به تو
با بيشتر چيزايي كه نوشتي هم باورم.منم به زودي چيزي در اين باره و شايد از ديدگاهي ديگه مي نويسم تا ببينيم چي از توشون درمياد.
خوش باشي.

دانــتــه گفت...

با نام خـداوندی که آفریـد...
از اینکه این مطلب را مطالعه نمودیـد و نظری نگاشتیـد ممنونـم! با ایـن حال بنده موافق تفاوت حقـوق زن و مرد نیستم. هر چند می بایست به این نکته پرداخت که هنگام سخن گفتن از حقوق مسئله به چه نوع حقوقی مرتبـط است! در مورد حقوق اجتماعـی و شرایطی که به وضعیت انسانی فرد لطمه نمی زنـد و این شرایط را محدود نمی کنـد می بایست بدون شک برابر باشـد. ولیکن در مورد حقوق انسانی و فردی که مستقیما با استعدادها و وضعیت روحی و روانی مرد و زن در ارتباط است می بایست تفاوت مطرح باشـد ولیکن این تفاوت نیز استثنا پذیـر است!!
همواره روشنگر و حقیقت جو باشیـد.

فاطمه گفت...

سلام . خیلی خوب نوشتی . اما به نظر من فقط مسائل سیاسی و اجتماعی نیس . زنهادر خیلی از مسائل دیگه فعالیت چشمگیری داشتن و خودشونو نشون دادن . حتی توی همین مسائل سیاسی و اجتماعی هم خیلی فعالیت داشتن . اما این جامعه است که هنوزم که هنوزه زنها رو قبول نمیکنه و به نظر من این بیشتر بر میگرده به طرز فکر مردها بر میگرده که اساسی باید عوض بشه . البته زنها هم باید خودشونو بیشتر نشون بدن و بیشتر فعالیت داشته باشن .
مرسی...

omid گفت...

سلام . درود بر اگاهی شما .
جایگاه زن در طول تاریخ همیشه پایدار نبوده . و در این خصوص کتابها و نظریه های فراوانی نوشته شد . برای پاسخ به سوالات شما من عرض کنم که ما خودمان دارای شریعت هستیم که جایگاه زن در ان مشخص است . قبل از اسلام در دین زرتشت زن را موجود پلیدی می شمردند که در ایام حیض او را در دخمه و طویله محبوس می کردند. در مسیحیت به طور قاطع مرسوم بود که زنان مخصوصا اگر زیبا باشند باید از انها دوری کرد چون نماینده شیطان هستند. در تمدن کرت زنان زیبا را با افتخار برای خدا قربانی می کردنند. اما با ظهور اسلام زن انچنان ازادی و ارزش پیدا کرد که در طول تاریخ مانند نداشت . در زمان پیامبر نام سه زن را می شناسیم که به کار طبابت مشغول بودند این در صورتی است که حتی در تمدنهای ممتاز قبل از اسلام از قبیل مصر و یونان این امکان برای زن وجود نداشت. با ظهور اسلام زن نتنها به شغل های تجارت و معامله می پرداخت بلکه می بینیم در مساجد ان زمان زنان امکان سخنرانی و حضور نیز داشتند . بنظرم بازگشت به قوانین اسلامی راه درست تری است . البته در فرعیات اگر تعدیل قرار گیرد .

علي گفت...

سلام
خوبي؟
خيلي خوشحالم از اين كار تحقيقي كه انجام دادي و بايستاي خوبي رو هم در اخر اشره كردي كه بايس به اونها بپردازيم...
من هم بيشتر فك ميكنم اين كارهايي كه اشاره كردي مثله تمام كارهاي ديگر كه به انها پرداخته نميشه بايس در اموزش و پرورش به انها توجه كرد و اونجا خيلي با برنامه روي ايم مسائل كار كرد...
به روي من وضعيت الان جامعه رو خيلي خيلي نيازمند يك اموزش و پرورش اصولي و اسلامي ميبينم..

علي گفت...

راستي نميخواي يه فكري بره وبلاگ كني..
بابا تا نظر بذاريم پدرمون درمياد...

ارمان گفت...

دوست عزیز تا زمانیکه دمکراسی به معنای صحیح ان در کشور ما حاکم نشود وضعیت زنان ایرانی تغییر نخواهدکرد. اقتدارگرایان برای سلطه فکری خود برجامعه نیاز به جهل و نادانی اجتماع دارند. همین زنانی که حقوق اساسی انان پایمال می شودچادر به سرکرده و دراجتماعات اینها شرکت می کنند و عملا بدنبال استبداد و تضییع حقوق خود هستند!

من اپم چرا نیامدی؟

شکیبا گفت...

مطلب پرباری بود ؛ چسبید .

ناشناس گفت...

اگاهی عزیز
در وبلاگ من بحث بشدت داغ شده که در آنجا هم من نقد میشوم و هم نگاه دکتر شریعتی...بالاخص از سوی خانمها!!
لطفا یک لینک بذار تا همه متنو بخونن و نظر بدن تا جامعه آماری مون گسترده و پر دامنه تر باشه...منتظر پیغامت هستم!!
بارانی باشید

سارا گفت...

سلام
مطلبتون رو خوندم كه در بسياري موارد هم عقيده ايم.

من هم با كمي تاخير در اين مورد مطلبي در وبلاگم قرار دادم.

سارا گفت...

راستي مي شه لطفا پايين پستتون بنويسيد كه چه كساني در اين مورد مطلب نوشتند. اينطوري دسترسي به ساير نوشته ها آسان تر است.

_ _خط فاصله_ _ گفت...

زنان! دیدند دارند زیر دست و پای مردسالاری له می شوند گفتند چاره ای پیشه کنیم. آنقدر پیچاندندش و پیچاندند که ساختند فمینیسم را با ریشه ی هیچ و ساقه ی پوچ و ثمره ای تهی... فمینیسم لیبرال! حقوق برابر مردو زن! وقتی شرایط جسمی، روحی، توانایی ها ظاهر باطن همه اش نابرابر است، حقوق برابر چه معنا دارد؟
فمینیسم عملی! مرد از ریشه قطع شود! نزدیکت شد بُکُشش خلاص! دنیا بدون مرد...
و فمینیسم به قول خودم اسلامی که می گوید خانوم خانومها بنشیند کنج خانه بشوید بپزد بخوراند، تا کسی نبیند روی ماهش را، در برود دامنش از دست...
دو سال پیش از فمینیسم خواندم. پر بودم از انزجارو تنفر از مردها. دنیایشان را محدود می دیدم در زن(هنوز هم خیلی بیش از این نمی بینم.) افتادم به جان خودم که فمینیستم. ولی بعد فهمیدم چیزی جز استهزاء خودشان در چنته ندارند.
زن بودن درد دارد! از پریود و سکس و زایمانش تا روح نازک و شاید بیخودش که انگشت بزنی درد می گیرد. این سیستم نماینده ی عدل الهی است در تقسیم دردها!!! این عدالت که رحم نکند به موجودی از مخلوقاتش، به عدل بنده ها(مردها) چه امید؟
هرچه غریزه بیشتر باشد عقل کمتر است. به نظرم مردها در مقابله با زن ها غریزی ترعمل می کنند. و این باعث شده زن در اجتماع جایگاهی که عقلش حکم می کند نداشته باشد.
یکی می گوید سیاست همه ی دنیا را می چرخاند...
اما در تاریخ نگاه کن... زن ها همیشه یا عامل انحراف کامل یک مرد از مسیر بوده اند یا او را به عالی ترین مقام رساندند. در هر صورت، سیاست هم همیشه مغلوب زن بوده است... مثل دزیره، نامزد سابق ناپلئون بناپارت.
متاسفانه هرجا که قدم زنها در عرصه ی سیاست بدون دخالت مردها ثبت شده و می خوانیم و می بینیم، تغییر ظاهر ان ها را مشاهده می کنیم، سعی در شبیه شدن به مردها با تغییر ظاهر. مثل نقش شهرزاد در رمان معروف سهم من، نقش فتانه در کتاب فریدون سه پسر داشت و.. ژاندارک .
چرا؟ همه اش به دست کم گرفتن زنهاست در عرصه ای که بیشترین نقش را در ان داشته اند.
خسته نباشید
مطلب زیبای نوشتی

_ _خط فاصله_ _ گفت...

زنان! دیدند دارند زیر دست و پای مردسالاری له می شوند گفتند چاره ای پیشه کنیم. آنقدر پیچاندندش و پیچاندند که ساختند فمینیسم را با ریشه ی هیچ و ساقه ی پوچ و ثمره ای تهی... فمینیسم لیبرال! حقوق برابر مردو زن! وقتی شرایط جسمی، روحی، توانایی ها ظاهر باطن همه اش نابرابر است، حقوق برابر چه معنا دارد؟
فمینیسم عملی! مرد از ریشه قطع شود! نزدیکت شد بُکُشش خلاص! دنیا بدون مرد...
و فمینیسم به قول خودم اسلامی که می گوید خانوم خانومها بنشیند کنج خانه بشوید بپزد بخوراند، تا کسی نبیند روی ماهش را، در برود دامنش از دست...
دو سال پیش از فمینیسم خواندم. پر بودم از انزجارو تنفر از مردها. دنیایشان را محدود می دیدم در زن(هنوز هم خیلی بیش از این نمی بینم.) افتادم به جان خودم که فمینیستم. ولی بعد فهمیدم چیزی جز استهزاء خودشان در چنته ندارند.
زن بودن درد دارد! از پریود و سکس و زایمانش تا روح نازک و شاید بیخودش که انگشت بزنی درد می گیرد. این سیستم نماینده ی عدل الهی است در تقسیم دردها!!! این عدالت که رحم نکند به موجودی از مخلوقاتش، به عدل بنده ها(مردها) چه امید؟
هرچه غریزه بیشتر باشد عقل کمتر است. به نظرم مردها در مقابله با زن ها غریزی ترعمل می کنند. و این باعث شده زن در اجتماع جایگاهی که عقلش حکم می کند نداشته باشد.
یکی می گوید سیاست همه ی دنیا را می چرخاند...
اما در تاریخ نگاه کن... زن ها همیشه یا عامل انحراف کامل یک مرد از مسیر بوده اند یا او را به عالی ترین مقام رساندند. در هر صورت، سیاست هم همیشه مغلوب زن بوده است... مثل دزیره، نامزد سابق ناپلئون بناپارت.
متاسفانه هرجا که قدم زنها در عرصه ی سیاست بدون دخالت مردها ثبت شده و می خوانیم و می بینیم، تغییر ظاهر ان ها را مشاهده می کنیم، سعی در شبیه شدن به مردها با تغییر ظاهر. مثل نقش شهرزاد در رمان معروف سهم من، نقش فتانه در کتاب فریدون سه پسر داشت و.. ژاندارک .
چرا؟ همه اش به دست کم گرفتن زنهاست در عرصه ای که بیشترین نقش را در ان داشته اند.
خسته نباشید
مطلب زیبایی نوشتی

تأملات ایرانی (رضا) گفت...

وقتی که برای نوشتن اون مطلب برایم گذاشته بودید خیلی کم بود و موضوعهم خیلی گسترده.
خلاصه نشد. ببخشید.

بنده با مطلب
« داستان من و نیمه‌شب ِ از خواب‌پریده »
به‌روزم .

روزبه گفت...

درود . مطلب رو دیروز خوندم اما تا امروز فرصت نشد ... به هر حال ، اول اینکه در مورد پست نوشتن در این زمینه که هم علاقه مندی هست و هم لزوم داره متاسفانه برایم مقدور نشد نه فرصت شده تا امروز نه .. به هر صورت ، با عنایت به اینکه قانون "حمایت از خانواده " این هفته میره صحن علنی مجلس ، فکر میکنم فرصت باقی باشه که درباره اش بنویسم . اما درمورد مسئله ی زنان و مشکل زنان . دوست من ، برای حل یک معضل ابتدا باید آنرا شناخت به خوبی و الا تصویب چند قانون حمایتی و ... به اعتقاد بنده هیچ تاثیری ندارد و مسکنی موقتی است در شناخت این پدیده که مشکل جهانی است ، تنها در کشورهایی مثل ما کمی غامضتر و بیشتر است و الا هیچ کجای جهان - هر که ادعا کند حرف مفت زده است - برابری حاصل نشده است ، علت اینکه در کشورهای به اصطلاح متجدد و حقوق بشری !!! اینطور نشده یعنی برابری ایجاد نشده چیست ؟ آنجا که قوانین به مساوات رای می دهد !! مشکل کمی فرهنگی و کمی تاریخی است . ابتدا باید بدانیم چه شد که انسانی که پاک زیست میکرد یکباره دو تکه شده ، مرد و زن شد !؟ این اول راه جدا شدن انسان از مسیر انسانیت است . بررسی آن هم از اوجب واجبات . واقعیت این است که برای پاسخی پیدا کردن برای این سئوال ناچار باید به دل تاریخ برویم . وظیفه ی مرد شکار بود ، وظیفه زن الباقی قضایا (نسلهای نخستین - بعداز علف خواری ، در انتهای دورانی که چهار دست و پا راه می رفتیم ) را به عهده داشت کم کم به دلیل اینکه عقل انسان پیچیده تر شد مسئله تعلیم پیش آمد ، زنان بیشتر گرفتار بچه ها شدند و کارشان درمزرعه را هم از دست دادند تا حدی زیادی و خلاصه جریانات به سمتی سوق کرد که همه ابزار تولید و نیروی تولید شدند آقایان و خانمها شدند کسانی که هیچ ثروتی برای خودشان نمی توانستند تولید کنند ، خب چون این روند صدها سال طول کشید اندام زن بر اساس کار فیزیکی سنگین نکردن کم کم ضعیف تر و ظریف تر شد ، بنابراین کار برای او حالا سخت تر . در واقع زن وابسته اقتصادی به مرد شد ( هر چند در برخ آیین ها و سنن تا همین دوهزار و اندی پیش سال -2600 سال قبل از مسیح آرتمه ایست ها در یونان به مذهب اورفئوسی دیده می شدند (مادربزرگ سالاران ) ) زن مقدس بود اما به طور کلی طبقه ایجاد شد و زن از نظر مادی یک طبقه جدا از مرد شد که برای رفع حوائج مادی اش ، بدو وابسته بود و از این دوران است که به این دلیل ظلم و تعدی اوج می گیرد .

روزبه گفت...

بنابراین به اعتقاد من بویژه امروز و در نظام سرمایه داری حاکم بر جهان ، نخست آگاه سازی توده های تحمیق شده در طول هزاران و خبردار نمودن زنان از اینکه انسان هستند و حقوقشان برابر مردان است (کم کم زن ستیزی و برخورد ابزاری با زن چون قدرت تامین معیشت نداشت ، در جوامع ایجاد و رفتاری تکراری یعنی فرهنگ شد ، ضمن اینکه ادیان هم مزید بر علت بودند بویژه ادیان ابراهیمی در کشور ما اسلام بویژه در این حقیر شدن زن نقش موثر داشت ) پس آگاه سازی آحاد زنان اولین وظیقه ماست ، بعد هم زنان می بایست - مردان نیز باید کمک کنند - دوباره قدرت اقتصادی خود را بازیابند تا از قید تکیه بر یک مرد برای ادامه ی حیات خارج شوند ، این تنها راه ممکن برای نفوذ در قدرت و کاری ریشه ایی است که زنان می توانند برای خود انجام دهند ، برای داشتن قدرت در دوران سرمایه داری ، سرمایه اولین شرط است و مهمترین فکت پس باید زنان در عرصه اجتماع به کار گرفته شوند کارها که نهایتا تولید ثروت میکنند و بعدا ثروت باعث قدرت می شود امروزه تخصصی اند ، باید آکادمیک بیشتر آموخته شوند ما مردان باید تنها کاری که می کنیم این باشد که از حضور زنان در جامعه ، حمایت کنیم . اگر مدیر موسسه ایی هستید و یک شغل خالی و دو تقاضای کار داریید یکی مرد و یکی زن ، زن را اولویت بدهید مثلا ! و قس علهذا ... وقتی زن دوباره مستقل وقدرتمند شود ، خودش به خودی به جایگاه خود باز میگردد و همواره قدرت عوض کننده معادلات فرهنگی در طی زمان هم خواهد شد ، پس کسب قدرت از طریق مشارکت در اجتماع با حمایت همه مردم از زنان (از این حضور اجتماعی ) ، آموختن کارهای پولساز و کسب ثروت و کسب استقلال مالی دوباره به نظر من کلی ترین ومهم ترین مبارزه ی پیش روی فمینیست های جهان است که ما هم میتوانیم بدانها بپیوندیم این مهمترین موضوع است و موضوعات جزئی تر هم هست که واردشان نمی شوم . از اینکه فعلا فرصت نشده مطلب رو بنویسم عذر میخواهم و عذر تقصیر دارم و بابت اینکه به فکر مسائل عمده احتماعی هستید مایه مسرت است ... موقتا بدوردکشور ما اسلام بویژه در این حقیر شدن زن نقش موثر داشت ) پس آگاه سازی آحاد زنان اولین وظیقه ماست ، بعد هم زنان می بایست - مردان نیز باید کمک کنند - دوباره قدرت اقتصادی خود را بازیابند تا از قید تکیه بر یک مرد برای ادامه ی حیات خارج شوند ، این تنها راه ممکن برای نفوذ در قدرت و کاری ریشه ایی است که زنان می توانند برای خود انجام دهند ،

نجوای دل گفت...

سلام دوست من
دغدغه هایت ستودنی است اما اینکه در جامعه و فرهنگ ما حق و حقوق زنان در شرائط کنونی بایستۀ آنان نیست ، خود یک معلول است چراکه در شرائطی زندگی میکنیم که نه تنها حقوق زنان بلکه حقوق مردان نیز بایستۀ آنان دیده نمیشود
در جامعه مرید پرور ، بینش قیم مآبانه حاکم صرف نظر از نگاه جنسیتی ، همگان را مطیع و منقاد میطلبد و حقوق تعیین شده و پیش فرض آنان را در چارچوب نگرشی خاص طراحی میکند و لذا در اینگونه شرائط موضوع حق و حقوق یک جنس ، اولویت اول معضلات اجتماعی ما نمیتواند باشد و قص علیهذا...

ويكي گفت...

بينهايت شرمنده ام كه نتونستم در اين باره دعوتت رو لبيك بگم.دارم تمام تلاشم رو ميذارم تا ببينم ميتونم چيزي غير از اينا كه گفته شده بيارم.
آخه خداييش از سياست هرچي بگي رفتيم جلو اما حالا به هر چيز اجتماعي كه ميخوام بپردازم نود در صد سياسي ميشه و اين ناراضيم ميكنه از نوشته ام.
مطلبتو خوندم درباره اش نظر ميدم بوس

نورافکن گفت...

دوست عزیز با افتخار شما رو لینک کردم
شما هم لطفا ما رو با نام نورافکن لینک کنید.
ممنونم

Elham گفت...

متن خیلی خوبی بود .

عقیده من اینه که تا زمانی که این فکر که زن ها در بسیاری از امور اجتماعی ناتوانند از صحنه ذهن آدم ها که خود زن ها رو هم شامل می شه ، پاک نشه ، زمینه برای حضور زن ها در اجتماع آنطور که باید شکل نمی گیره .

همون طور که توی وبلاگ خودم هم گفتم تا همین امروز ما زنانمون رو در هزاران چهارچوب محدود کردیم و بعد می نشینیم و تواناییهایشان را با مردها مقایسه می کنیم ! بدیهی است که دختری که در چنین شرایط ناعادلانه ای و در چنین جامعه ای با افکار مردسالارانه بزرگ می شه توانایی هایش در خیلی از زمینه ها از مردها کمتر باشد ! با همه اینا ما در خیلی زمینه ها شاهد حضور اجتماعی زن ها هستیم که باید همین امر رو به عنوان خط بطلانی بر تمام آن تفکرات مرسالارانه بدانیم و برای استفاده از این نیروی قوی در جهت پیشرفت اجتماع استفاده کنیم .

omid گفت...

با درود.
شما را به خواندن پست ((تشییع پیکر مطهر امیر المومنین)) در شرحی بر شیوه تشییع و تدفین ان حضرت دعوت می کنم .
سالروز شهادت بزرگ مرد تاریخ تسلیت باد .

آتوسا غزلك سبز گفت...

سلام...مرسي دوست خوبم...!
چرا اسمتون آگاهي؟
برقرار باشي و سبز...!

بارون خانوم گفت...

سلام.اول از همه ممنون از کامنت زیباتون.و عذر تقصیر به خاطر تأخیرم هم برای نوشتن مطلب و هم نظر در اینجا.البته متن را همان شب اول خواندم.
خیلی کامل و خوب توضیح دادید.
به قول شما،حضور زنان روز به روز پر رنگ تر میشه،مثل همین همراهی زهرا رهنورد به عنوان بانوی اول سیاست. اگر نظر اکثر خانومها را جویا بشوید میبینید که یکی از دلایل اصلی رای به میرحسین موسوی،وجود زهرا رهنورد و سوابق درخشان ایشان بود.نه به عنوان اینکه همسر نخست وزیر دوران جنگ بود بلکه به این دلیل که خود شخصیتی وارسته و کامل بود.تا جایی که شاهد بودیم به عنوان سومین متفکر برتر سال انتخاب شد.فکر میکنم حضور این بانو خود الگوسازی هم برای زنان و باور کردن تواناییهایشان بود و هم برای مردان برای پیدا کردن دیدی تازه نسبت به حضور زنان در جایگاههای سیاسی و اجتماعی . به طوری که در طی این یک سال کاملاً شاهد تحول بزرگی در نگرش مردم نسبت به زنان بودیم،البته این تنها به سبب وجود خانوم رهنورد نبود بلکه به خاطر جرأت و جسارتی بود که بخش زنان جامعه پیدا و ابراز کردند.خانوم رهنورد با پوشش و تفکرات مذهبی اش قشر سنتی و مذهبی جامعه را و با حضور و همراهی و آگاهیش قشر تحصیلکرده و روشنفکر جامعه را تحت تأثیر قرار داد.چیزی که نیاز جامعه امروز ماست.آشتی میان بخش سنتی و متجدد .نزاعی که بزرگترین قربانی اش زنان بوده اند.

به نام خدای ابوذر گفت...

ممنون که سر زدی .
ببخشید که نتونستم همراهیت کنم . راستش سرم خیلی شلوغ بود .

من هم تسلیت میگم . دعایم کن

مریم مالک گفت...

سلام. مطلبتون خیلی خوب بود. به نظر من جای نوشتن این مطالب در ایران خیلی خالی هست و نوشتن در این مورد هم جسارت میخواد و اعتماد به نفس.
خیلی ممنون از اینکه به این مسائل توجه دارید.من با مطالبی که شما نوشتین موافق هستم به اضافه اینکه:
زنان مخصوصا در سالهای اخیر با توجه به محدودیت های زیادی که داشتند و تمام خط قرمزهایی که برایشان مشخص شد از جمله در عرصه های روزنامه نگاری، اشتغال، تحصیل و اجتماع و ... باز خیلی خوب دوام آوردند و مبارزه کردند و پیشرفت کردند چه به صورت فردی، گروهی و یا در کنار همسر و خانواده. زنان ایران نشان دادند که سهمیه بندی جنسیتی و هزاران سهمیه ی مزخرف دیگه نه تنها نمیتونه اونا رو محدود کنه بلکه قدرت ادامه رسیدن به هدف رو درونشان زیاد میکنه. با توجه به آماری که از قبولی دانشگاهها وجود داره میشه این حرف رو ثابت کرد. به نظر من الان زنان ما در دوران گیجی هم به سر میبرند گیجی از اینکه هر دفعه تعریف جدیدی از زنانه بودن به اونها ارائه داده میشه. چند روز پیش قوانین جدیدی به اساتید و دانشگاهها ابلاغ شد در مورد اختلاط دختر و پسر در دانشگاهها و حتی در هنگام خواندن اعلامیه ها در تابلوی دانشگاهها بایستی این جدایی زن و مرد کاملا با دقت صورت بگیرد.
زنان سرزمین ما زنان مشروطه هستند، زنان دوران جنگ، زنان دوران درد و همپای مردان پیش اومدن گرچه آهسته بود اما تونستن و موفق شدن و باز هم خواهند توانست و موفق تر می شوند.

بهار ایران ما گفت...

عالی برادر سبزم
موفق وسبز باشی
ما در کنارتیم

مریم گفت...

نقدی بر سریالهای تلویزیون
http://dastkhathayema.blogfa.com/
وبلاگ جدید گروهی ما هست

نگین گفت...

این ارسالتو که خوندم یاده اون وبلاگ فمنیستم افتادم ...
چه ناجوان مردانه فیلتر شد
فقط منتظر بودم این کنکور لعنتی رو بدن تا ازش بک آپ بگیرم ... ولی 1 ماه مونده به کنکور کارشو ساختن ! اینم از شانس منه دیگه
مرسی مطلب بسیار جالبی بود و از اون مطالبی بود که من خیلی دوست دارم

نگین گفت...

یه صندلی داغ قراره بذارم واسه خودم احتمالا تو ارسال بعدی ! می تونی الان هر سوالی که می خوای ازم بپرس اونجا جواب میدم . برای اطلاعات بیشتر به پی نوشت ارسال آخر مراجعه کن

کلاغ شورشی گفت...

درود
رفیق عزیز
ممنون از دعوت.
ممنون از نوشته ی خوبت.هم عینی بود و هم به شکلی یک تحقیق.دمت گرم.من مسافرتم و مقدور نیست دست به قلم ببرم.اما نوشته های دوستانی که اعلام کردی رو همراه نوشته ی خودت خوندم.بعدها نظر می دم.موفق باشی.و من هیچ ای میلی از تو دریافت نکردم.
pasaleni@yahoo.com

آتوسا غزلك سبز گفت...

خداحافظ اي عطر شعر شبانه...

ژاندارک گفت...

سلام
خیلی جامع و خوب بود . من به عنوان یک دختر به سیاست علاقه ی زیادی دارم و دوستانیم میشناسم که به حضور در سیاست علاقه مند و ترسی از انتهای کار ندارند...
مشکل اصلی ما عرف جامعه ی ماست . متاسفانه در ایران اسم زن میاد تمام تفکرات به سمت جسم او میره و کسی درک نمیکنه ما واقعا همه انسانیم و برابر
من به این حرف معتقدم که در اخر هم یک زن ارامش و ازادی رو به ایرانمون بازمیگردونه
خیلی شارمندم و عذر میخوام که در این باره مطلب ننوشتم متاسفانه مشکلاتی پیش اومد...
امیدوارم به بزرگی خودتون ببخشید
به امید اگاهی و ازادی ایران
موفق باشی هموطن

ناشناس گفت...

عالی بود...

میبدسبز گفت...

سلام دوست عزیز
مطلبت رو خوندم همچینین تمام نظرات دوستان رو. با بعضی حرفها موافق با بعضی ها نا موافق.
من خیلی دوست ندارم به مسئله زن به عنوان یک جنس دیگه نگاه بشه زن و مرد هر دو آدم هستند و از این نظر بهشون نگاه بشه بهتره. فعلا که توی این مملکت نه زن حقوقی داره نه مرد.

مسئله بعدی همون طور که اشاره کردبد تفکر مرسالارانه ای است که جزیی از فرهنگ ما شده است. مردان هنوز زنان را قبول ندارند. هنوز هستند که زنان را احمق و نادان می دانند.
نمی دونم فیلم جراحت رو که از شبکه سه پخش می شه می بینید یا نه؟ زنان این فیلم بسیار بسیار احمق و نفهم تشریف دارند به طوری که "بزرگ" یکی از نقش اول های فیلم مرتبا باید به زنش بگوید "بفهم! بفهم"
توی فیلمهای خارجی می بینی زن هم دانشمنده هم پلیسه هم کلی تواناییها داره اما فیلم ایرانی زن یا در حال آشپزیه یا بافتنی یا حرفهای خاله زنک و شر به پا کردن.

به نظرم زنها خودشون هم در این تفکر منفی ای که آقایون نسبت بهشون دارند سهیم هستند.

میبدسبز گفت...

ادامه...
اگر زن برای خودش نقشی غیر از اینها را در نظر نگیرد و از صبح تا شب مشغول جارو کردن و پخت و پز و ... باشد و تمام افتخارش به این باشد که دستپختش خیلی خوب است یا خانه اش خیلی تمیز است و زنان تحصیلکرده و شاغل را پایین تر از خود بداند
تا زمانیکه زنان تحصیلکرده و شاغل نتواننند بین کار و زندگی شان تعادل برقرار کنند و به گونه ای با همسر و فرزند خود برخورد کنند که فرزندشان آرزو کند که ای کاش مادرشان سر کار نمی رفت، می توان از آن طرف هم مردانی را دید که با کار کردن زن مخالف باشند.
شاید عده ای خوششان نیاید به خصوص طرفداران حق و حقوق زن. به نظر من دختری که ازدواج می کند و صاحب فرزند می شود اول باید همسر خوب و مادر خوبی باشد بعد کارمند خوب.

میبدسبز گفت...

مطلب دیگر در مورد حق و حقوق زن از نظر اسلام.
دوستی نظر داده بود که زن قبل از اسلام آدم نبود اسلام به او شخصیت داد و بهترین حق و حقوق را اسلام به زن داده
به نظر من 1400 سال پیش اسلام به زن خیلی ارج و مقام داد در حالی که قبل از اسلام در عربستان زن را زنده به گور می کردند اسلام برای زن حق ارث و مهریه و .... قرار داد.
اما این برای زن 1400 سال پیش بود (البته برای زن آن زمان خیلی زیاد بود
اما برای زن این زمان نه

نوشین گفت...

دوست گرامی در قران هم که گفته شده و به خاطرش سرها بریده شده جائی در بهشت برای زنان در نظر گرفته نشده و اصلا" حرفی از زنان و ورودشان به بهشت زده نشده آیات بهشتی همگی در مورد ورود مردان هست و حوری های زن به مردان
دیگه اینکه اگر جامعه مرد سالار هست این مرد سالاری را محمد رسول خدا بنیادش را گذاشت زنان در قبل از اسلام در همان قبیله قریش زن سالار بودند و این محمد بود که آنها را به کنج خانه هایشان انداخت حالا ما بیآئیم همت کنیم و در جامعه بخواهیم مساوی سالاری کنیم و بگوئیم ما بردگان مرد نیستیم و ما هم مغز هستیم و نه چیز دیگری
در نتیجه ما با شریعت و حرف خدا و اسلام طرف کردیم خودمان را آنهم در یک جامعه ای که افسران و امیرانش آخوند هستند مشکل اینجاست ما زنان در برابر اراده خدا و پیغمبرش باید راست بایستیم و حق خودمان را از دهان این شیر ( خدا و پیغمبر و مریدانش ) بگیریم
ببین دیگران با چه شیرهائی جنگیدند ما ایرانیان و مسلمین با چه شیری باید بجنگیم !!!!!!!!

سرو سرخ گفت...

سلام دوست عزیزم به وبلاگم سر بزن با مطلبی به نام نقدی بر نقد به روزم وقتی کهداشتم مطلب روکامل میکردم به خودم گفتم بد نیست یک مطلب هم از آقا خامنه ای در مورد همین موضوع بزارم. بعد که تو اینترنت یه چرخی زدم یه مطلب از آقای خامنه ای پیدا کردم وقتی که خوندمش فهمیدم که نظر رهبری تو این موضوع خیلی به نظر من شبیه! الن هم یه موضوع خوب برای نوشتن پیدا کردم . در مورد اینکه خود آقای خامنه ای فردی آزاد اندیش است اما متاسفانه اطرافیانشان نظر خودشون رو به رهبری تحمیل میکنند و بعد ادعای تبعیت از ولایت دارند

مهتاب گفت...

دست نداد تا به دعوت دوستانه ت بنویسم ولی قول می دم حتما وقتی یه کم ذهنم آروم شد بنویسم ...
از موضوعی که تمام دغدغه ی زندگیه ...
تو خوب نوشتی هرچند راه آگاه سازی راه طولانی و خسته کننده ایه ولی تو خوب و امیدوارانه نوشتی !

حسين گفت...

سلام
قلم خوب و توانايي داريد ، خوشحالم كه مي تونم از طريق اين دنياي مجازي دوستان خوبي همچون شما داشته باشيم /
در مورد مطلبتون هم به نظرم يكسري كارهاي منسجم به هم پيوسته و زمان بر احتياجه تا به نتيجه برسه. ديدي كه خود زنان نسبت به خودشون و توانايي هايشون دارند ، اصلاح قوانين مردسالارانه ، اصلاح زاويه ديد مردان نسبت زنان و خيلي هاي ديگر ، بعضي هاش طي اين چند سال شروع شده ولي براي به دست آوردن خيلي هاش بايد كلي تلاش كرد
خيلي از زنان در شهرستانهاي كوچك و روستاها هنوز از قوانين حمايتي كه همين حالا در كشور وجود دارد اطلاعي ندارند كه نيازمند كاري طولاني است
سبز باشيد
(به خاطر فيلترينگ وبلاگتون به سختي ميشه پيغام گذاشت ، اميدوارم از آدرس جديدتون باخبرم كنيد)

دان کی شوت گفت...

سلام
نمی دونم چرا نمی تونم برم تودسترسی اعضای وبلاگم هر وقت تونستم حتما لینکتونو اصلاح می کنم

شب نامه گفت...

سلام
دوباره فيلتر شديم ..
لطفا لينکمون رو اصلاح کنيد ..
ممنون ...

التماس دعا..

Unknown گفت...

سلام وبلاگ منهم فیلتر شد.بالاخره این شتریه که در خونه همه آدم حسابیها میخوابه!!!لطفا آدرس جدید مو در لینکتان اصلاح کنید. سبز وبرقرار باشید http://basiji-sabz2.blogspot.com/