قبل از هر گفته ای شهادت هموطنان سیستانی را به همه تسلیت عرض میکنم
آنهایی که می پنداشتند با اعتراف گیری و اظهار ندامت ریگی موضوع را خاتمه داده اند و امروز خبر کشتار هموطنانمان چندمین خبر است خبری که خبر اول رسانه های دنیاست گمان نمیکردند این جریان همچنان ادامه پیدا کند و تنها راه مقابله را مانند این سه دهه سرکوب واعتراف گیری میدانستند امروز دوباره انگشت بدهان مانده اند خبر کشتار سیستان شاید این بار برای آنها شوکه آور بود چون این خبر، خبر شهرام امیری را تحت تاثیر قرار میدهد و بهره ای را که باید از این مساله ببرند دیگر نتوانند .
آیا این انفجار وانفجارهای قبل کار امریکا وبیگانگان است یا زاییده تفکریست که این روزها مرز های کشورهای اسلامی را از اندونزی تا یمن فرا گرفته است اگر نیک بنگریم معلوم میشود اندیشه ای غلط وافراطی پشت این قضایاست که با جهل تغذیه میشود واگر بنا بر سرکوب بود درافغانستان وعراق جواب میداد خیلی ساده لوحانه است اگر این جریان را فقط به بیگانگان ربط دهیم چون بر فرض هم اگر دست بیگانگان در کار باشد باید بسترش فراهم باشد باید انسانهایی باشند که کشتن مردم بیگناه را مساوی با بهشت رفتن خودشان بدانند نا آب روان نباشد لجن زار شکل میگیرد کسانی که حرکت انتحاری را شهادت طلبانه میدانند وکاری مقدس، این آیه قران را فراموش کرده اند که اگر کسی را بیگناه بکشی مساوی است با کشتن همه ،وقتی که افراطی گری در همه کشورهای اسلامی رواج یافته وعلمای اسلامی به جای محکوم کردن آن یا تایید میکنند یا سکوت ،این جریان گسترده میشود یادمان نرود وقتی که همین علمای ما هم حرکت انتحاری را در فلسطین که منجر به مرگ عده ای بیگناه هم در بین کشته ها میشود تایید میکند اگر کاری زشت است در هر شکل ولباسی که باشد زشت ومغموم است .وقتی رهبران ما هم بودجه ای را برای این کار در کشورهای همجوار برای مبارزه با اشغالگران تخصیص میدهند باید منتظر عواقبش نیز باشند.
راستی چرا در سیستان این اتفاقات می افتد ،اولین مساله ای که بافت سیستان را از بقیه کشور متمایز میکند بافت مذهبی آن است که بیشتر آن مردم سنی مذهبند سنی هایی که در کشور اقلیتند و این حقیقتی است که عده ای از آنها نمیپذیرند امااگر نیک وبدور از تعصب نگاه کنیم تبعیض هایی هم شکل میگیرد تفرقه افکنی هایی که توسط عدهای افراطی شکل میگیرد وجز شیعه را منحرف میدانند خود دلیلی دیگر میشود برای افراطی گیری جریان مقابل ،راستی فقر مردم سیستان واینکه انگار از بقیه ایران جداست. سیستانی که قلب تاریخ ایران است داستان رستم واسطوره های دیگر وحالا عده ای از جوانانش دشمنان دیگر هموطنانشان شده اند ودلیلی دیگر سهیم نداستن سنی ها در سرنوشت کشور واینها همه توجیهی نمیشود برای کشتار دیگران و در هر صورت محکوم است اما اینها را گفتم که برای همیشه این پدیده را حل کنیم نه آنکه آن را سرکوب کنیم که اگر سرکوب جواب میداد در دیگر کشورها تا حالا جواب داده بود تنها راه این معما اندیشه است اندیشه ای که اندیشه آنها را تغییر دهد و نیز سهیم کردن آنها در سرنوشت کشور و فقر زدایی از آن منطقه و رواج علم و سوادو نیز مدرنیته کردن آن منطقه به صورت کامل وبردن تکنولوژی به آن زمین که جزیی جدانشدنی از این مرزوبوم است ای کاش اینبار نیز وزیر اطلاعات با سربلندی نگوید که سرکرده آنها رادستگیر کرده ایم و او اعتراف کرده و در صداو سیما توبه کند وعده ای با سربلندی این جریان را خاتمه یافته بدانند
آنهایی که می پنداشتند با اعتراف گیری و اظهار ندامت ریگی موضوع را خاتمه داده اند و امروز خبر کشتار هموطنانمان چندمین خبر است خبری که خبر اول رسانه های دنیاست گمان نمیکردند این جریان همچنان ادامه پیدا کند و تنها راه مقابله را مانند این سه دهه سرکوب واعتراف گیری میدانستند امروز دوباره انگشت بدهان مانده اند خبر کشتار سیستان شاید این بار برای آنها شوکه آور بود چون این خبر، خبر شهرام امیری را تحت تاثیر قرار میدهد و بهره ای را که باید از این مساله ببرند دیگر نتوانند .
آیا این انفجار وانفجارهای قبل کار امریکا وبیگانگان است یا زاییده تفکریست که این روزها مرز های کشورهای اسلامی را از اندونزی تا یمن فرا گرفته است اگر نیک بنگریم معلوم میشود اندیشه ای غلط وافراطی پشت این قضایاست که با جهل تغذیه میشود واگر بنا بر سرکوب بود درافغانستان وعراق جواب میداد خیلی ساده لوحانه است اگر این جریان را فقط به بیگانگان ربط دهیم چون بر فرض هم اگر دست بیگانگان در کار باشد باید بسترش فراهم باشد باید انسانهایی باشند که کشتن مردم بیگناه را مساوی با بهشت رفتن خودشان بدانند نا آب روان نباشد لجن زار شکل میگیرد کسانی که حرکت انتحاری را شهادت طلبانه میدانند وکاری مقدس، این آیه قران را فراموش کرده اند که اگر کسی را بیگناه بکشی مساوی است با کشتن همه ،وقتی که افراطی گری در همه کشورهای اسلامی رواج یافته وعلمای اسلامی به جای محکوم کردن آن یا تایید میکنند یا سکوت ،این جریان گسترده میشود یادمان نرود وقتی که همین علمای ما هم حرکت انتحاری را در فلسطین که منجر به مرگ عده ای بیگناه هم در بین کشته ها میشود تایید میکند اگر کاری زشت است در هر شکل ولباسی که باشد زشت ومغموم است .وقتی رهبران ما هم بودجه ای را برای این کار در کشورهای همجوار برای مبارزه با اشغالگران تخصیص میدهند باید منتظر عواقبش نیز باشند.
راستی چرا در سیستان این اتفاقات می افتد ،اولین مساله ای که بافت سیستان را از بقیه کشور متمایز میکند بافت مذهبی آن است که بیشتر آن مردم سنی مذهبند سنی هایی که در کشور اقلیتند و این حقیقتی است که عده ای از آنها نمیپذیرند امااگر نیک وبدور از تعصب نگاه کنیم تبعیض هایی هم شکل میگیرد تفرقه افکنی هایی که توسط عدهای افراطی شکل میگیرد وجز شیعه را منحرف میدانند خود دلیلی دیگر میشود برای افراطی گیری جریان مقابل ،راستی فقر مردم سیستان واینکه انگار از بقیه ایران جداست. سیستانی که قلب تاریخ ایران است داستان رستم واسطوره های دیگر وحالا عده ای از جوانانش دشمنان دیگر هموطنانشان شده اند ودلیلی دیگر سهیم نداستن سنی ها در سرنوشت کشور واینها همه توجیهی نمیشود برای کشتار دیگران و در هر صورت محکوم است اما اینها را گفتم که برای همیشه این پدیده را حل کنیم نه آنکه آن را سرکوب کنیم که اگر سرکوب جواب میداد در دیگر کشورها تا حالا جواب داده بود تنها راه این معما اندیشه است اندیشه ای که اندیشه آنها را تغییر دهد و نیز سهیم کردن آنها در سرنوشت کشور و فقر زدایی از آن منطقه و رواج علم و سوادو نیز مدرنیته کردن آن منطقه به صورت کامل وبردن تکنولوژی به آن زمین که جزیی جدانشدنی از این مرزوبوم است ای کاش اینبار نیز وزیر اطلاعات با سربلندی نگوید که سرکرده آنها رادستگیر کرده ایم و او اعتراف کرده و در صداو سیما توبه کند وعده ای با سربلندی این جریان را خاتمه یافته بدانند