۱۳۸۹ تیر ۱۲, شنبه

جمهوری آری ،جمهوری ......نه

وقتی صحبت از جمهوری میشود ناگهان پسوندی نیز به خاطرمان می آید،جمهوری اسلامی ،جمهوری سوسیالیستی و.....
راستی اگر جمهوریست چرا آنرا با پسوند محدود میکنیم وقتی جمهوری به سوسیالیستی یا سکولار محدود میشود که دیگر جمهوری نیست چون انتخاب مردم ونظر آنهارامحدود کرده ایم جمهوری یعنی  خواست مردم ،هرچه که باشد یعنی هرموقع که خواستند انرا میتوانند عوض کنند بدون هیچگونه محدودیتی ،یعنی اگرمردم قصدشان براین شد که اسلامگرایان یا سکولارهاو... رادر زمانی انتخاب کنندباید بتوانند انرا پیاده کنند، خود جمهوری محدودیت ندارد ،اراده وخواست مردم است که آنرا محدود میکند ولی وقتی ما پسوندی به آن اضافه میکنیم  خواست واراده مردم را درچهارچوبی محدود کرده ایم همین جمهوری اسلامی نمونه ای  از یک تجربه امتحان شده است وقتی که پسوند اسلامی به آن اضافه شد خواست مردم در چهارچوبی که به اسلامی تفسیر شد محدود شد و هر روز هم محدودتر میشود یعنی مردم نمیتوانند مثلا رئیس جمهوری غیر از شیعه ،انهم شیعه ای که به ولایت فقیه ملتزم باشد انتخاب کنند و قوانین باید با اسلام و شرع تفسیری مطابقت داشته باشد نمایندگان باید در چهار چوبی که تعیین میشود انتخاب یا به قولی انتصاب شوند واگر برخلاف آن چهار چوب عمل شود همان چیزی میشود که چندین بار اتفاق افتاد مانند سال 60که باکودتایی رئیس جمهور منتخب(بنی صدر)رابه بهانه خیانت خلع کردند و خمینی فرمود اگه30 میلیون بگویند اری ،من میگویم نه ویادر سال  گذشته نیز با تقلب اینبار کودتایی دیگر شکل گرفت چون نظر رهبری چیز دیگری بود و چون قیم وصاحب مردم است نظرش بر نظر مردم مقدم است.اما عدهای نیز تفسیر دیگری میکنند که مثلا جمهوری و اسلامی با هم سازگاری دارند اما همه خوب میدانیم که جمهوری با هر قید وبندی تناقض دارد وباهم جمع نمیشوند مگر هر موقع مردم بخواهند اما اگر جمهوری تنها باشد و هیچ قید وبند اعتقادی نداشته باشد خواست مردم هر چه باشد همان میشودو اگر روزی قصدشان اسلامی باشد اسلامی واگر سوکلار باشد سکولار .
پس اینبار هدفمان را جمهوری بگذاریم و هیچ قید وبندی اعم از ایرانی ،اسلامی ،سوسیالیستی،سوکولار ویا هرچیز دیگری را به آن اضاف نکنیم چون فردا تفسیر دیگری از آن میشود واگر محدود شود دیکتاتوری دیگری اینبار با شکل دیگری برمان حاکم میشودو دوباره از چاله به چاه می افتیم.
البته جمهوری در جامعه ای اتفاق می افتد که همه به آرا ونظرات هم احترام میگذارند وروح استبداد زدگی و دیکتاتوری را از درونشان وافکارشان دور میکنند و به آرا اکثریت احترام میگذارند پس لبتدا تغییر افکارمان بعد جمهوری  

۳۰ نظر:

روآر گفت...

سلام
از وبلاگتون لذت بردم
من یه وبلاگ می خوام بسازم در بلاگ اسپات
تا یه مرحله ای رفتم که (کد بازبینی)می خواد بفرسته به تلفن اما ایران رو ساپورت نمی کنه .شما چی کار کردی که تونستی این وبلاگ رو تو بلاگ اسپات بسازی.اگه راهنمایی کنی ممنون می شم یا تو این پست یا به ایمیلم.

آگاهی گفت...

سلام دوست من روآر من موقعی که ساختم شماره ازم نخواست حالا من امتحان میکنم اگه شد به شما میگم

امیر اشکان گفت...

با سلام
دوست عزیز سپاس از حضور گرمتان .
مرا با نام گفتار سرخ لینک کنید

اشکان گفت...

مطلب جالبی بود و به نکته مهمی اشاره کردی،نیاز به جمهوری واقعی نه یک جمهوری محصور در یک ایدئولوژی!
ولی متاسفانه امروز بمحض گفتن این مطلب محکوم به بی دینی میشیو باید انگ مرتد بودنو به جان بخری
اشکال نداره اینگونه نبوده و اینچنین نیز نخواهد ماند
در مورد بنی صدر یه مساله وجود داره که ای کاش با سعه صدر بیشتری رفتار میکرد اونموقع میتونست هنوز در صحنه سیاسی ایران باقی بمونه امروز با همه تلاشهایی که برای حذف خاتمی میشه و الارغم سران فتنه خوندن خاتمی امکان حذف عملی خاتمی وجود نداره
حالا اگه بنی صدر با کمی سعه صدر بیشتر در صحنه سیاست مونده بود چقدر مفیدتر بود
بنی صدر باید قبول میکرد مردم ایران گوش به فرمان خمینین حتی اگه 11 میلیون رای داشته باشی
واسه همین نباید از جو جامعه جلوتر حرکت کرد
goodluck & FREE IRAN

اشکان گفت...

مطلب جالبی بود و به نکته مهمی اشاره کردی،نیاز به جمهوری واقعی نه یک جمهوری محصور در یک ایدئولوژی!
ولی متاسفانه امروز بمحض گفتن این مطلب محکوم به بی دینی میشیو باید انگ مرتد بودنو به جان بخری
اشکال نداره اینگونه نبوده و اینچنین نیز نخواهد ماند
در مورد بنی صدر یه مساله وجود داره که ای کاش با سعه صدر بیشتری رفتار میکرد اونموقع میتونست هنوز در صحنه سیاسی ایران باقی بمونه امروز با همه تلاشهایی که برای حذف خاتمی میشه و الارغم سران فتنه خوندن خاتمی امکان حذف عملی خاتمی وجود نداره
حالا اگه بنی صدر با کمی سعه صدر بیشتر در صحنه سیاست مونده بود چقدر مفیدتر بود
بنی صدر باید قبول میکرد مردم ایران گوش به فرمان خمینین حتی اگه 11 میلیون رای داشته باشی
واسه همین نباید از جو جامعه جلوتر حرکت کرد
goodluck & FREE IRAN

saleh گفت...

salam shoma ham webe khoobi darin
man in matlaba khondam jaleb bod mana age dos darin be esme مقلد منتظری یا ایمان لینک کنین
ممنونم

saleh گفت...

salam shoma ham webe khoobi darin
man in matlaba khondam jaleb bod mana age dos darin be esme مقلد منتظری یا ایمان لینک کنین
ممنونم

sabzintan گفت...

درود بر همرزم سبزم ما هرگز تسلیم این چاپ لوسان نمیشویم شما با افتخار لینک شدید.

سبزین تن

www.sabzintan1.blogspot.com

ستاره گفت...

سلام

شما را لینک کردم.

لطفا مرا با نام یار دلنواز لینک بفرمایید

سبزیم و سربلند

افسانه استوار گفت...

سلام و خسته نباشید

بسیار وبلاگ زیبا و خواندنی دارید

دقیقا در مورد جمهوری آن چیزی که مشکلات را ایجاد میکند همین تنگ نظری و قید افکنی هاست؛ چرا که هر کسی به حسب خودآگاهی و * ما * ی هویتی خود تصمیم به تفسیر و کنش برای جمهوری میگیرد، منتهی یک طرح مساله در اینجا خالی از لطف نیست و آن هم اینکه هر نوع حکومتی در جهان تا حد قابل توجهی تحت تاثیر متغیرهای کیفی در عمق جوامع است و این متغیرها از افکار عمومی، روحیه ملی و نسبت گرایشات بین اکثریت با اقلیت های قومی و مذهبی همگی در تعیین اینکه قواعد جمهوریت تا چه میزان در زندگی مرردم قابل تحقق شود موثر هستند! گرایشاتی که قدرت شهروندی و به بیانی * میکروفیزیک قدرت * را در سپهر زندگی اجتماعی بسوی شکل دادن تحولات کلان و مبنایی می برند را اگر در تعیین الگو و شالوده جمهوریت نادیده بگیریم یقینا نمیتوانیم خارج از جهان ذهنی خود به جمهوری برسیم!

در خصوص ضرورت تولید فکر هم کاملا با شما موافقم؛ با اجازه لینک تان کردم با عنوان " آگاهی " و اگر شما هم تمایل داشتید لینکم کنید با اسم خودم * افسانه استوار * لینک کنید!

برایتان آرزوی موفقیت دارم!

بارون خانوم گفت...

درسته جمهوریت هیچ چارچوب و محدوده ای را برنمیتابد ،اما آنها که خشت اول جمهوری اسلامی را گذاشتند خوب می دانستند که قشر مذهبی درصد بالاتری از ایران آن زمان را تشکیل میدهد و با کلاه مذهب و مسلمانی انقلاب و حکومت و به اصطلاح جمهوریشان را به مدد مردم ساختند،حالا ورق برگشته طیف بیشتری از مردم ایران اسلام گریز شده اند و جناح های سکولار وارد میدان شده اند تا باز به مددجهل مردم چهارچوبی بسازند برای جمهوری ...
عده ای جمهوری ایرانی را برابر با سکولار بودن آن معنی میکنند و عده ای همچنان آن را در چهاردیواری اسلام میخواهند.
کاش تعصب و نگاه کورکورانه از ایرانمان رخت بربندد.

یوسف گفت...

سلام
یوسفم
ممنون که سرزدی.
با این حرف ها هم دل قشرجوون فقط میسوزه.کاری که نمیشه کرد

شب نامه گفت...

ممنون از حضور سبزت

مطلب جالبي بود و قابل تفکر ...

رها گفت...

سلام دوست عزيز . از حضورتون ممنونم .

به اميد روزي كه هيچ چيز را دستاويز رسيدن به قدرت قرار ندهيم ، مخصوصأ دين و قداست را .

فرشته گفت...

"گيرم كه در باورتان به خاك نشسته ام

و ساقه هاي جوانم از ضربه هاي تبرهايتان زخم دار است

با ريشه چه مي كنيد؟

گيرم كه بر سر اين باغ بنشسته در كمين پرنده ايد

پرواز را علامت ممنوع مي زنيد

با جوجه هاي نشسته در اين آشيان چه مي كنيد

گيرم كه مي كشيد

گيرم كه مي بريد

گيرم كه مي زنيد

با رويش ناگزير جوانه چه مي كنيد!"

خسرو گلسرخي...

Mahshid گفت...

azinke migan harfat jaleb bud ama kari ke nemishe kard moteajebam!

mohemtarin noktat 2khate akhar bud!
yani tamume jomlehato jam mikard vagarna kheily bi manie ke begim mardom bayad azadie motlaghe amal dashte bashan
chon hargez be etefaghe nazar nakhahand resido in joz az ham pashundane unha kari nemikone
rasti! magar nashnideid ke miguyand valie faghih maleke malo jano namuse mardom ast!
yani age alan daro va kone biad tu o........ khob hakemame chikar mitunam bokonam! che resad be andisheha o a'male siasie mamlekat.
ama jedan fekr kon... chetor mishe bedune yek jahat dahandeye shayesteo nazer be omur,inhame andishe ro motafegholghol be korsi neshund?
siasat amre kasifie ke dar un hamvare har gheshri azadi ro hasele amal shodan be andisheye khodesh midune
va hichgah haghi be kasi nareside magar inke haghe digari khorde shode bashe
in jomhuri ke migi ta behal amali nashode,shode?

طلوع سبز 88 - محسن گفت...

سلام لينك شما ويرايش شد چون قبلا فيلتر شده بوديد من به عدد1 ادرس قبليتون 1 اضافه كردم ولي الان متوجه شدم كه ادرس بكلي عوض شده ممنونم به ياد ما هستي با سپاس فراوان

محسن گفت...

سلام
موضوع جالبي را مطرح كردي
فكر كنم هنوز ظرفيت هاي ايجاد چنين حكومتي در ايران فراهم نباشه
چون به لطف سي سال عقب نگهداشتن فكر ملت و شستشوي مغزي هنوز زوده وگرنه دوباره يك حكومتي به وجود مياد مخالف دومكراسي
ولي با اين روند رو به رشد و روشنگري هايي كه شما و بقيه عزيزان انجام ميديد زياد طول نخواهد كشيد كه جامعه آماده بشه
موفق باشيد

قهوه تلخ گفت...

من فكر مي‌كنم هر چيزي را بايد در ظرف زمان خودش تجزيه و تحليل كرد، امام را در ظرف زماني خودش، بني‌صدر را در همان ظرف زمان و خاتمي و موسوي را در ظرف زمان كنوني بايد تجزيه و تحليل كنيم.
اين مشكلي است كه ما همواره داشته‌ايم كه هميچ گاه ظرف محدود زمان رادر نظر نمي‌گيريم.

رازک گفت...

درود بر شما
مطلبتون عالی بود
واقعا تنها سیستمی که حرمت و شرافت و عقیده انسان در اون محترم شمرده میشه جمهوریه بدون هیچ پسوندی.

لقمان گفت...

سلام عرض می کنم من به جمهوری اسلامی معتقدم با یک شرط
1-به این شرط که مردم توانایی این را داشته باشند هر موقع که خواستند به وسیله راه های کم هزینه این عنوان را تغییر بدهند
اینگونه جمهوریت تثبیت می شود. جمهوری اسلامی هنگامی امکان پذیر است که اکثریت آن را قبول داشته باشند
جمهوری به معنی این که هر مقام حکومتی (تاکید می کنم)هر مقام حکومتی مشروعیت خود را از رضایت مردم می گیرد.
اسلامی هم به این معنی که مشروط به عقیده اکثریت به حکومت اسلامی قوانین جمهوری بر اساس روح قرآن(نه الزاما نص قرآن) تصویب شود

علیرضا گفت...

به نام مهربانی که مهربانی را آفرید
دوست عزیزم با پستی جدید به روزم
خوشحال میشم اگه بیای و با نظر سبز خودت راهنمای من باشی
سبز باشی و استوار

گردآفرید گفت...

این دین تمام قواعدش این مذهب تمام حدیثهایش تمام روایاتش این آخوندهای درباری ایران (بخصوص) همه حرفهایشان بی معنی هست و ضد و نقیض بنابراین نام جمهوریشان هم غلط و بی معنی و معنای هر قسمتش متضاد است با قسمت دیگر
اون شعر فردوسی را یادته که میگه کسانی بر ایران میآیند و حکومت میکنند که هیچ هویتی ندارند
به هر حال اینها هم دارند و هم ندارند هم اینطوریند و هم آنطوری هم جمهوری هستیم هم الله با نمایندگانش برروی زمین بر ما حکومت مطلقه دارند

شمارش معکوس گفت...

سلام دوست سبزم.تبادل لینک کنیم؟سبز باشی.

اقبال گفت...

سلام
تعبیرتان ایده الیستی محض بود این که شما گفتید آیا در کشوری وجود دارد؟ اگر دارد کدام کشور؟
نمی دانم چرا وقت تعبیر و تعریف و راه حل تراشی که می شود پاهامان بالاتر از زمین سیر می کنند و افکارمان در وهم و خیال؟؟؟؟
حرفهای شما فقط قشنگ است ولی در نهایت قشنگی غیر ممکن.
چنین نظامی چه قانون اساسی خواهد داشت؟ چند حزب مختلف؟
شاید اگر تعبیرتان اینطور بود که بعد هر سی سال یا هر بازه ی زمانی خاص ، رفراندمی برای تعیین نوع نظام دوره بعد باشد اندکی قابل فهم تر بود که بعید است این هم به این سادگیها باشد.

جوانه سبز گفت...

جمهوری؟؟؟
کودتای انتخاباتی
در این دولت چون دولتهای پیش از این در ایران ،یعنی قانون و دموکراسی و جمهوریت و ...کشک

شب نامه گفت...

فيلتر شديم
لطفا لينکمون رو اصلاح کنيد ...
ممنون ...

"به روزم"

اگه حالشو داشتی به ما هم سر بزن ...
خوشحال میشیم ..[گل]

غزال گفت...

سلام دوست آگاه من
اولا من نمیدونم وب قبلتون چه نامی داشت اما این وبت را پیوند زدم به قلبم.
ثانیا وب من را هم تصحیح بفرمایید لطفا

علی گفت...

سلام دوست عزیز.فیلتر شدم.ادرسمو اصلاح کن.ممنونم

خاكستر گفت...

سلام دوست عزیز
فیلتر شدم...اگه مایل بودی لینکم رو تصحیح کن...
به امید آزادی سبز...