۱۳۸۹ مرداد ۱, جمعه

اسلام عامل تخدیر یا پیشرفت

هر مکتبی که برجامعه ای وزمانی تاثیر گذار باشد حامیان و منتقدانی دارد و دین اسلام نیز از این قاعده مستثنی نبوده است .دین اسلام هم از زمانی که محمد در جزیره عرب حرکت خود را آغاز کرد حامیان و دشمنانی سرسخت پیدا کرد واین خود دلیلی بر تاثیر گذار بودن این حرکت بر جامعه بود و سر آغاز حرکتی عظیم که دنیا را تا به امروز تحت تاثیر قرار داده است .
هدف از این نوشته بحث بر سر این قضیه ونظریه است که آیا عامل بدبختی وعقب ماندگی ما دین اسلام است یا خیر،چون دین اسلام جامعه ایرانی را تحت تاثیر قرار داده است البته نباید آیینی را که خود ایرانیان وارد آن کردند فراموش کرد برای بررسی این موضوع ابتدا باید این مسئله مشخص شود که آیا ایرانیان به زور یا از سر علاقه به دین اسلام گرویدند.
زمانی که اسلام در عربستان ظهر کرد ظلم ونابرابری در ایران آن روز به اوج خود رسیده بود فاصله طبقاطی که حال رنگ مذهبی به خود گرفته بود و طبقات را دور از هم قرار میداد وهیچ طبقه ای اجازه رفتن به طبقه دیگر را نداشت پادشاهان نالایق و ظالمی که جانشین پادشاهان لایق شده بودند و میراث دار امپراطوری عظیمی بودند و روحانیونی که از دربار تغذیه میشدند و دین را به خدمت دربار در آورده بودند ،جنگهای طولانی وطاقت فرسایی که مردم را روز به روز ضعیف تر واز حکومت دور تر میکرد وجامعه ایران را به سراشیبی سقوط میکشاند باورهای خرافی که به نام دین جز رسومات شده بودند، آیین زردتشت حال وسیله ای برای فاصله طبقاتی شده بود واینها وموردهای دیگر جامعه را برای روگردانی و پذیرش آیینی مهیا میکرد که همه آنها را برابر میدانست وحاکم ومردم با هم مساوی بودند.
واین اتفاقات مصادف بود با ظهور دینی در آن سوی مرزها که در حال گسترش بود و مسلمانان نه از سر زور که از سر شوق برای برپایی آن دین تلاش وجان فشانی میکردند دینی که پیامبرش با مردم عادی زندگی میکردو با آنها مشورت میکرد و عامل برتری را آنهم در آخرت تقوا میدانست نه نسبیتهای قومی و قبیله ای و ملیتی ،ابوذر عرب در کنار سلمان فارس و عمار آفریقایی زندگی میکردند وهیچ یک از نظر اسلام برتری نداشتند و جامعه ایران نیز آمادگی شنیدن وپذیرفتن این پیام که در آن همه برابرند را داشت و پس از مقاومتهای در گوشه وکنار ایران سلطنت ساسانی که از قبل پایه هایش سست شده بود فرو ریخت چون مردمش دیگر دلبستگی به آن نداشتتند و وقتی ایرانیان میدیدند که همه مسلمانان با هم برابرند و کسی به کسی فخر نمیفروشد وکسی برتری خونی ندارد و حاکم اسلامی باید به همه جواب پس دهد و این بود که ایرانیان امیدشان را در پیام جدید یافتند و شنیده بودند که پیامبردر خانه گلی مانند بقیه زندگی میکرده و شنیده بودند که وقتی خلیفه جامه اش از روز قبل بلندتر بوده شخصی با شمشیر بر او شوریده است وپذیرفتن این پیام ضمینه اش از قبل وجود داشت وقتی که زردتشت مردم را مساوی نمیدانست و حکومت را حق انحصاری خانوادگی میپنداشت و فاصله طبقاتی بصورت آیینی در آمده بود پیام اسلام پیامی دلنشین بود و ایرانیان چیزی را برای از دست دادن نمیدیدند و در این میان عده ای قصد دارند وانمود کنند که ایرانیان به زور شمشیر اسلام را پذیرفتند که اگر چنین می بود میبایست در همان سالهای ابتدایی و پس از شکست اعراب آنرا فراموش میکردند.
این افراد که ادعای وطن پرستی میکنند و عظمتشان که با ورود اسلام از دست رفته میدانند عظمتی که سالیان قبل از اسلام از دست رفته بودواینها خود دانسته یا ندانسته بزرگترین توهین را به ایرانیان میکنند ایرانیانی که اگر با زور شمشیر اسلام را پذیرفته بودند هرگز بعد از سالیان خود طلایه دار اسلام نخستین نمیشدند و میبایست به آیین کهنشان برمیگشتند همین عده اسلام را عامل عقب ماندگی و دور شدن ایران از عظمت گذشته میدانند که اگر تاریخ را بخوانند خواهند فهمید که عظمتشان را اواخر حکومت ساسانیان از دست داده بودند و حمله اعراب تلنگری بیش نبود و علت سقوتشان را باید در خودیش جستجو کنندو ببینند که اسلام تمدنی بزرگ را آفرید ودوران طلایی را در تاریخ بشریت به ثبت رساند همان زمانی که اروپای پیشرفته امروزی در خواب رفته بود تمدن اسلامی شکوفایی عظیمی یافته بود وایرانیان هم پرچمداران آن بودند کم نبودند شخصیتهایی که هنوزم در بزرگی و عالمی از آنان یاد میشود فردوسی پرورش یافته همان زمان است سعدی ،حافظ،مولانا ،خیام وهزاران دانشمند وادیب دیگر پرورش یافته همان زمانند و همه نیک میدانیم که هر مکتبی ودینی که بدست قدرت افتاد عاملی میشود برای توجیه ظلم وستم واسلام نیز از این قاعده مستثنی نبوده است وقتی در سقیفه مسیر اسلام عوض شد و بدست اشرافیت دیروز افتاد توجیهی شد برای از بین بردن فرزند پیامبر و عاملی میشود برای تخدیر توده ها وستم بر آنها اما همان اسلام هم تا زمان صفویان همچنان شکو فایی خود را داشت تا اینکه تفرقه پیدا شد و صفویان حکومتی شیعه بوجود آوردند و عاملی شد برای جدایی مسلمانان ووحدت ازبین رفت و به جای پیشرفت وقت مسلمین صرف این شد که حق با چه کسیست و شک بین دو وسه حکمش چیست و تمدن اسلامی به خوابی عمیق رفت واروپاییها با استفاده از فرهنگ غنیمان تمدنی جدید را بنا کردند وماهم به خوابی عمیق فرو رفتیم ودر بین شیعیان محمدی که باید الگو میشد بتی شد و قرآن خواندنی جسمی متبرک شد و به طاقچه رفت و جامعه اسلامی پاره پاره شداما همه خوب میدانیم که اسلام محمد را بنده ای مثل بقیه میدانست و قرآن را کتابی برای فهم ومحمدی که در لحظه مرگ فرمود خدا لعنت کند قومی را که قبر پیامبرشان را عبادتگاه خویش ساختند و به فاطمه گفت در آخرت من نمیتوانم برای تو کار کنم وحال شفاعتی که مومنین را از هر کوشش در راستی باز میداشت وحال این دین عاملی برای تخدیر شده بود البته هیچ نسبتی با دین اسلام نداشت بلکه برگرفته از آداب کهن ایرانیان بود که هر بار لباسی برتنش میکردند و ایبار خلیفه جای پادشاه را گرفته بود و نمیبایست از او انتقاد کرد چون او جانشین خداست ودوباره جامعه ایران به خوابی رفت که در اواخر ساسانیان رفته بود جامعه ای که حکومت را از آن عده ای خواص میدانست که نوری در اسلافشان وجود داشت و آن نور را در امامان می یافت و هیچ حقی را برسرنوشت خویش قائل نبود و پادشاه قاجار خود را سایه خدا میدانست ولی به هر حال تاریخ ایران برخلاف عده ای که آن را 1389 سال میدانند وعده ای دیگر که آن را 1389 سال پیش خاتمه یافته میدانند نیست وبلکه تاریخ ایران از پیدایش این مرز و بوم بوده است (تاریخ ما عمر زمین با خلقت دنیا یکیست )وقبل از اسلام و بعد از اسلام ،جز این تاریخ است وجدا از هم نیست و بجای اینکه بحث کنیم که عامل عقب ماندگیمان چه بوده است خود را از سنتهای غلطی که از روزگاران کهن همراه داشته ایم وهمیشه دوست داشتیم فردی بر ماحکومت کند و خود بر سرنوشتمان چون مسئولیت برایمان ایجاد میکرد ابا کنیم و او را بدون اشتباه بدانیم وعده ای را به خدایی برسانیم و از آنها بت بسازیم وبعد خود آن را بشکنیم واعتدال را سرلوحه خود ندانیم واینهمه را به دین ربط دهیم ودینی جدید بسازیم، بیاییم همدیگر را تحمل کنیم کسی را معصوم ندانیم ودین را توجیهی برای کارهایمان ندانیم وخرافات را از خود وجامعه مان دور کنیم وقرآن را کتاب خواندن کنیم وهر آنچه را مانع پیشرفتمان است از خود دور کنیم چون خدا فرموده دنیا ونعمتهایش مخصوص مومنان است و به یافتن اسرار جهان بپردازیم اسرار علمی که به پیشرفتمان کمک میکند وعلت عقب ماندگیمان را نه در دین که بلکه در سنتهای خرافی خود بیابیم وخود را به علم وتلاش وکوشش مجهز کنیم و به حقایق دین پی ببریم و خود دین را بفهمیم تا دیگر به راهبان دینی نیازنداشته باشیم تا آنها نتوانند دین را وسیله ای برای توجیه ظلم وستم بدانند وخود را بی نیاز از ولی بدانیم وخود سرنوشتمان را آنچنانکه اکثریت میپسندد اختیار کنیم و نگذاریم دین وسیله ای برای قدرت شود که با استفاده از آن بر ما ظلم کند و خود دین را بفهمیم و نیاز به توجیه دیگران نداشته باشیم وهمه ایهمه زمانی بدست می آید که محمد را بشری والگویی وقرآن را کتابی برای عمل کردن و پیشرفتهای دنیا ونعمتهای آن را از آن خود بدانیم

۵۳ نظر:

رضا رئیسی گفت...

سلام. لذت بردم از مطلبی که بدرستی اشاره کرد . کسانیکه متاسفانه با دید تعصبت و بیش از حد بر جنبه ناسیونالیستی آنهم در گذشته ای نا ملموس می پردازند به بیراه میروند . و اصلا دین را و عقیده را نمی شود با شمشیر استیلا داد مگر مغول توانست مگر طالبان توانستند؟
اسلام دینی رهائی بخش و منادی برابری و برادری است کاش قدر آنرا بدانیم و به آن به شکل عقلانی عمل کنیم . پاینده باشی

Ako گفت...

" وقتی که زردتشت مردم را مساوی نمیدانست و حکومت را حق انحصاری خانوادگی میپنداشت و فاصله طبقاتی بصورت آیینی در آمده بود پیام اسلام پیامی دلنشین بود و ایرانیان چیزی را برای از دست دادن نمیدیدند"
جدی؟ کی اینارو به تو گفته اون وقت؟ ببینم تو اصلا می دونی زرتشتی چقدر قبل از ساسانی ها بود؟ قبل از ساسانی ها دین ایرانی ها چی بود و قبلترش چی؟ فکر کردی چون کتاب های شریعتی رو خوندی و شریعتی هم یه سری مسائلی رو گفته که بعضی هاش درخور تحسینه و بعضی ها جای نقد داره، تو می تونی همین جوری نظر بدی راجع بهش؟
جدا کجا خوندی که زرتشت مردم را مساوی نمی دونست؟ کجا و از چه منبعی می فرمایید که حکومت رو حق انحصاری می دونست؟ می شه از اون پیام دلنشین اسلام برای ما هم بگی؟ جدا ایرانیان چیزی برای از دست داشتن نداشتند؟ نه! اصلا! فقط عرب ها چیز داشتند...

"ما همه خوب میدانیم که اسلام محمد را بنده ای مثل بقیه میدانست" جدا؟ پس " لولاک ما خلقت الافلاک " چیه؟ این که ای محمد اگه تو نبودی افلاک رو نمی آفریدم یعنی چی؟ ادعا می کنی که محمد یه بنده عادی بوده که فقط بهش وحی می شده، اما چند تا آیه دیگه متناقض برای همین حرف قبلیش می آد،
اگرم فکر می کنی که ایرانی ها اسلام رو با روی باز قبول کردن، یه کمی از تاریخ اسلام بخون، تنها به شریعتی اکتفا نکن، اگر می فرمایی که اگه دین رو به زور قبول کرده بودن ازش بر می گشتن، " دو قرن سکوت" زرین کوب رو بخون،
ضمن اینکه نه تاریخ ایران دوره ای موهومه، نه اسلام به تنهایی عامل بدبختی و عقب ماندگیه، خیلی عوامل دیگه تاثیر داره، و مشکل جای دیگه ایه، اما به این راحتی که شما مثل شریعتی می شینید و فتوا صادر می کنید، باید یه خورده بیشتر به خود لرزید و تامل کرد....

غزل گفت...

به نظر من عامل بدبختی و خوشبختی انسانها دین نیست. اگه انسان بتونه خودش رو بشناسه به خداشناسی هم میرسه و اونوقت هر حرفی و هر دینی و هر ظلمی رو قبول نمیکنه . کورکورانه حرف کسی رو قبول نمیکنه خودش صاحب تفکر میشه.ولی وقتی آدم خودش رو نشناسه اصلا فلسفه وجودی خودش رو ندونه میشه یه آدمی که باید بهش بگی چکار کن و چکار نکن . از این اطاعت کن و از این اطاعت نکن. این دین برتره و این دین بدعت.

آگاهی گفت...

آکو:سلام اول از اینکه نظردادی ممنون سپس بد نیست کمی تحمل نظر مخالف روبکنی وتوهین نکنی من نگفتم زردتشت از ابتدا اینجور بوده با تامل مطلب رو بخونی متوجه میشی اولا تاریخ درست زمان ظهور زردتشت رو نمیدونه و کتاب اوستا هم تحریف شده است منم تاریخ ایران رو برخلاف شما عمر زمین میدونم نه 1389 سال پیش ،اگه به نظر شمابا زور اسلام رو پذیرفتیم دیگه لازم نیست از فرهنگ وتمدن قبل از اسلام صحبت کنیم اینجوری ملتی بزدل و ترسو هستیم بعدهم گفتی ما افلاک رو برای محمد آفریدیم این آیه کجای قران هست شماره آیه رو بگو من از قرآن صحبت میکنم نه از روایاتی مجهول که علی رو خدا میدونه قرآن میگه تو هم پیامبری مانند دیگر پیامبرها وهدفت رساندن پیامT بعد هم من درسته که شریعتی علاقه مندم ،چون اون برای نجات این ملت تلاش کرد نه مثل بعضیها فقط نشست و از گذشته طلاییش گفت بعد هم من مسلمان شدنو با سلطه اعراب یکی نمیدونم همون جور که حکومت امروز رو حکومت اسلامی نمیدونم منم دو قرن سکوت رو خوندم کجا گفته با زور دینو پذیرفتن که شما میفرماییددلیل اینکه در آن زمان مردم مساوی نبودند سه آتشکده معروف است که مربوط به سه طبقه در ایران است ,و وقتی که یک نفر که از خانواده پادشاهی نبود و قصد حکومت داشت چطور مردم اونو تو خیابون کشیدن چون خون الهی و پادشاهی تو وجودش نبود بد نیست تاریخ را مطالعه کنید ومن نظر خودمو گفتم و ربطی به شریعتی نداره که اونو محکوم میکنید منم گفتم که در اواخر ساسانیان جامعه آماده پذیرش پیام بود

دختر ایرونی گفت...

دین نه تنها وسیله ظلم و شکنجه بلکه بانی ستم کردنه.کلن وقتی زیر بنای ساخت یک حکومت دین باشه ظلم و ستم حرف اول رو میزنه.دادن حکم سنگسار اعدام به جرم محارب با خدا و رسول خدا زیر پا گذاشتن حقوق زن همه اینها چیزهایی هستن که توی قران بهشون شاره شده.حالا اینکه خیلی ها میگن که این قران باید تفسیر بشه اونا خودشون رو به کوری زدن مگه همین چیزهایی که الان میبینیم حکم قران نیستن؟پس اسلام باعث تخریب هست

آگاهی گفت...

دختر ایرونی :اینی که میگین دین عامل ستم وظلمه منم قبولش دارم ولی هر مکتبی که در خدمتقدرت در بیاد همین میشه مگه در ترکیه سکولار حقوق اقلیت کرد داده میشه و هر بار با کودتا حکومت مردمی سرنگون میشه مگه در حکومتهایی که زیربناش دین نیست ظلم وجود نداره وهمه حقوق ها مساویند بله موقعی که دین در خدمت قدرت باشه وتوجیهی برای ظلم بشه اون موقع دینی که دین حقیقی نیست خطرناک میشه در قران بعد از حکم قصاص گفته شده که برای حفظ حیات شماست که عده ای ببینند و عبرت بگیرند و مسلما وقتی جواب عکس دهد فلسفه اش هم تغییر میکند واینکه عده ای امروز مفسران دین شده اند کاستی از ماست که خودمان آنرا نفهمیده ایم وباعث شده ایم عده ای دکان دار دین شوند

سمن گفت...

سلام.
دین راهی به سوی خوشبختی هست ولی عامل اون نه...
اسلام کامل ترین دینه..ولی این باعث رد و عدم صلاحیت بقیه نمیشه...
این که زرتشت دین رو مخصوص طبقات بالا میدونست رو هم قبول ندارم...ولی برابری و عدالت توی دین اسلام از ویژگی های مهمشه...
ویژگی که شاید اگه بخواید الان پیداش کنیم چیزی بجز نوستالوژی گیرمون نمیاد...
قبول این که اسلام الان تو درصد بالایی فقط یه بازیچست شاید خیلی سخت باشه...ولی حقیقته.
در هر صورت اینا باعث نمیشه که بقیه ادیان جای اسلام رو بگیرن...اسلام هنوز هم کامل ترینه!
مطلب خیلی جالبی بود.
موفق باشی.

سمن گفت...

سلام.
دین راهی به سوی خوشبختی هست ولی عامل اون نه...
اسلام کامل ترین دینه..ولی این باعث رد و عدم صلاحیت بقیه نمیشه...
این که زرتشت دین رو مخصوص طبقات بالا میدونست رو هم قبول ندارم...ولی برابری و عدالت توی دین اسلام از ویژگی های مهمشه...
ویژگی که شاید اگه بخواید الان پیداش کنیم چیزی بجز نوستالوژی گیرمون نمیاد...
قبول این که اسلام الان تو درصد بالایی فقط یه بازیچست شاید خیلی سخت باشه...ولی حقیقته.
در هر صورت اینا باعث نمیشه که بقیه ادیان جای اسلام رو بگیرن...اسلام هنوز هم کامل ترینه!
مطلب خیلی جالبی بود.
موفق باشی.

سمن گفت...

سلام.
یه وبلاگ جدید زدم خوشحال میشم اگه سربزنی و نظرتو بگی...
البته مینیمال نویسیه...
http://leapfrog-harlequin.blogspot.com/

فؤاد گفت...

سلام ! خسته نباشید .
من معتقدم مشکلی که ما داریم ، مشکل دین نیست ؛ تحجر ، ارتجاع و رادیکالیسم مهمترین مشکل ما ایرانیان هست .
راستی چه مکتبی کامل تر از « اسلام شیعی » که احکام و دستورات خودش را در قبال عقل و منطق به بحث و انتقاد و سؤال بگذارد ؟ ولی موقعی که اصول را مطلق پنداشته و راه عقل را به تعقل و تفکر در این باره مسدود کنیم ، تصلب ذهنی و « تحجر » بوجود می آید .
و موقعی که در جمعی در مورد موضوعی بدون مطالعه ی کافی یا بذون مطالعه ی بی طرفانه اقدام به بحث شود ، رادیکالیسم تصلب ذهنی ایجاد می شود .
و در مورد حاکمیت ، تا زمانی که حکومت دینی و همچنین قانونی باشد ، حاکمیتی در حال توسعه و عدالت خواه ایجاد می شود ؛ ولی زمانی که دین حکومتی شود ، حکومتی فراقانونی و مبتنی بر دیکتاتوری بوجود می آید (تجربه ی تاریخ بشر این امر را نشان می دهد) . در آن زمان است که به نام دین ظلم و دروغ و تهمت و ریا و نفاق و ... بوجود می آید .
جمهوری اسلامی نوعاً یک حکومت قانونی است . ولی زمانی که ولی فقیه اطاعت از دستورات حکومتی خود را نشان گر ولایی بودن و مرجعین و رادیکال های حامی او و تندروان روشی مبتنی بر غیر « نظریه » ولایت فقیه را نشانگر بی دینی می دانند ، قطعاً حکومت از مجرای دین خارج شده است .
امام خمینی آمریکا را لعنت نکرد ، اسرائیل را لعنت نکرد ، ولی روحانی مقدس نما را لعنت کرد .

فؤاد گفت...

البته در مورد اینکه مسلمانان اسلام را با زور یا با اختیار قبول کردند ، نمی توان اظهار نظر دقیقی کرد . ممکن است عده ای با زور و عده ای با اختیار اسلام را قبول کرده باشند . حتی ممکن است عده ای دین جدیدی را نپذیرفته باشند و بخاطر آن هم از سرزمین خود فرار کرده باشند .
ولی آنچه مسلم است ، اینست که جامعه ی ایران در زمان ساسانیان و حتی پس از آن اسلام را به دین و کیش قبلی خود که که اکثراً رزتشتی بوده اند ، ترجیح داد .
مصداق این واقعیت رت می توان در سرزمین روم جستجو کرد که در زمان حمله ی مسلمین مسیحی بودند و تا زمان استقلال از اعراب این مذهب را حفظ کردند و مسلمان نشدند .
در بررسی علل پذیرش اسلام توسط ایرانیان در زمان ساسانیان ، می توان پدیده هایی را مشاهده کرد که در حال حاضر در جامعه ی فعلی به ظاهر اسلامی ایرن مشاهده کرد . بسیاری از عواملی که در آن زمان منجر به انزجار از آیین زرتشتی شدند ، در حال حاضر در جامعه ی ما نسبت به اسلام ایجاد شده است . ولی نفاوتی بزرگ نیز وجود دارد ؛ اینکه علمای بزرگ شیعه اکثراً موافق با شرایط فعلی جامعه نیستند و همین بزرگترین امیدی است که اکثر ایرانیان اعم از مسلمان و غیر مسلمان دارند .
در ضمن ، با تشکر از نوشته ی شما ...
وبلاگ جامعه ی سبز

امید گفت...

سلام .
اصولا ورود اسلام به ایران نقطه تحول ایران است . در وبلاگم پستی اختصاص دادم به مناظره ای بین وزیر دربار ساسانی و مردمی که مسیحی شدند.
این مناظره به وضوح عقیده مردم ایران در مورد دین زرتشتی را بیان می کند.

ققنوس گفت...

سلام، مقاله خوبی نوشته بودی و البته تاثیر افکار شریعتی بر این مقاله نمود داشت که این البته چیز بدی نیست و خوب هم هست، به نظر من آکو هم بعضی حرفاش درسته و بعضی حرفاش نادرست ولی بسیاری از اصول مقاله ی تو رو من قبول دارم ، همین که کار سخت آگاهی بخشی به جامعه را بر عهده گرفتی خدا خیرت دهاد. راستی ممنون که منو لینک کردی ولی با عرض معذرت به اسم انسان سبز3 لینک کردی و اگه میشه درستش کن و آسمان سبز3 بنویس، ممنون که خیلی به وبلاگم میای و نظر میدی، موفق و سبز باشی

ققنوس گفت...

سلام، مقاله خوبی نوشته بودی و البته تاثیر افکار شریعتی بر این مقاله نمود داشت که این البته چیز بدی نیست و خوب هم هست، به نظر من آکو هم بعضی حرفاش درسته و بعضی حرفاش نادرست ولی بسیاری از اصول مقاله ی تو رو من قبول دارم ، همین که کار سخت آگاهی بخشی به جامعه را بر عهده گرفتی خدا خیرت دهاد. راستی ممنون که منو لینک کردی ولی با عرض معذرت به اسم انسان سبز3 لینک کردی و اگه میشه درستش کن و آسمان سبز3 بنویس، ممنون که خیلی به وبلاگم میای و نظر میدی، موفق و سبز باشی

ققنوس گفت...

ببخشید که دو تا شد، حواسم نبود، معذرت میخوام

ويكي گفت...

نميدونم درسته يا نه...
اما يه حسي بم ميگه كه تو هم كتاب علي دشتي رو خوندي.
حالا درست يا غلط من نظرم بعد از اون خيلي عوض شد در مورد اسلام و خرافاتي كه اطرافش ساختن و دكاني كه بنام محمد باز كردن.و البته سو استفاده از افسانه اي بنام معصوميت كه بنظرم فرضيه اي بيش نيست.سري بزن به خونه ام

پدرام بارانی گفت...

ضمن تایید بیشتر سخنان شما...قصد داشتم خدمت شما همگن عزیز، اعلام کنم که بنده لینکتان کردم...شما هم به اسم "پدرام بارانی" یا "بارانی" میتوانید لینکم کنید.
در این باب اگر توفیقی بود سخنانی دارم که در قالب یک پست بدان خواهم پرداخت.
بارانی باشید

علیرضا گفت...

به نام مهربانی که مهربانی را افرید
دوست عزیزم بسیار زیبا و جالب بود. و قابل تامل. ازت ممنونم که من و دعوت کردی
راستی، منم با یه پست جدید به روزم
خوشحال میشم افتخار بدید
سبز باشی و استوار

zogesabz گفت...

مشكل ما ايراني ها...
از صداي آزادي كه در خط ما نيست حمايت نمي كنيم براي همين هم ...
الان 2 الي3 ماه است كه پرشين راديو و راديو پدر و2الي 3 هفته است كه تلوزيون پارس و 2 الي 3 روز است كه كانال يك(chaneel one)قطع شده اما در هيچ سايتي هيچ خبري از آنها نيامده اما يك روز كه فارسي1 قطع شد در همه جا صحبت خبر بر اين بود كه چرا فارسي 1 قطع شده
اين است مشكل ما

همين پرشين راديو بود كه خبرنگارانش(شهروند خبر نگار) در ايران مستقيم در تهران و شهرهايي ديگه رویدادهاي ايران را گزارش مي كردند اين راديو پدر بود كه از تظاهرات ايران خبر هاي لحظه به لحظه ميداد اين تلوزيون پارس بود كه براي رويدادهاي ايران برنامه تلوزيوني زنده اجرا مي كرد اين كانال يك بود كه علي رضا نوريزاده و شهرام همايون و سازگارا و ..... در آن برنامه داشتند و بدون فیلتر صحبت می کردنند اما همه آنها قطع شدند و آب از آب تكان نخورد

عاطفه سادات گفت...

سلام .
واقعا عالی نوشتید .

متاسفانه این حکومت و این ظلم های دولت همه به پای مذهب نوشته میشه . طوری که به بهانه ی اینها به بچه مذهبی ها توهین هم میشه !!!

نمیدونم کی اون مدینه ی فاضله شکل میگیره و چه زمانی حقیقت روشن میشه .
همینه که اذیتم میکنه .
وگرنه در این راه استوارم و مثل شما اعتقاد بر این دارم که عامل عقب ماندگی هامون خرافات و جهل های هنوزه ی این خلق هست ...

ممنون

عاطفه سادات گفت...

سلام .
واقعا عالی نوشتید .

متاسفانه این حکومت و این ظلم های دولت همه به پای مذهب نوشته میشه . طوری که به بهانه ی اینها به بچه مذهبی ها توهین هم میشه !!!

نمیدونم کی اون مدینه ی فاضله شکل میگیره و چه زمانی حقیقت روشن میشه .
همینه که اذیتم میکنه .
وگرنه در این راه استوارم و مثل شما اعتقاد بر این دارم که عامل عقب ماندگی هامون خرافات و جهل های هنوزه ی این خلق هست ...

ممنون

Ako گفت...

ممنونم از جوابی که دادین،

من چند تا سوال می خوام بپرسم، فعلا نمی خوام بحث کنم که عامل عقب ماندگی تنها دین و مذهبه؟ یا عوامل دیگه، اما یک چیزی خیلی واضحه، اگه بالاترین قدرت در اجتماعی مذهب باشه، بیشترین پاسخگویی رو هم اون باید داشته باشه، اگه رسومات باشه، اگر قانون یا علم هم باشه، بازهم اونا بیشترین پاسخگویی رو باید داشته باشن.

اما من راجع به این که اسلام کاملترین دین دنیاست، و این که ایرانی ها اسلام رو با آغوش باز پذیرفتن، چند تا سوال برام مطرحه:

اول اینکه اگر اسلام کاملترین دین دنیاست، پس چرا این دین راهی برای خروج نداره، یعنی اگه کسی نخواد دیگه مسلمون باشه حکمش چیه؟ مرتد! و حکم مرتد رو همه می دونن، اگر شما راهی برای خروج از اسلام بدید بفرمایید،

و سوال دیگه این که این کاملترین دین روی زمین چرا قائل به پاسخگویی و نقد نسیت؟ یعنی چرا نمی شه راجع به قرآن و محمد نقد نوشت، چرا تو کشورهای اسلامی و همین ایران؛ شما یک کتاب ( فقط یک کتاب) که نقدی بر اسلام یا قرآن یا محمد داشته باشه وجود نداره، اگر اسلام به راستی کاملترین دینه، چرا در مناظره و نقد رو بسته؟

حتی اگر اسلام کاملترین دین هم باشه - که من به این مورد شک دارم - بازهم با بستن در نقد راه انحطاط خودش رو پیش می گیره

Ako گفت...

و اما راجع به اون حدیث به لینک های زیر مراجعه کنید:
http://www.jawab.ir/qa
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=949
و با سرچ تو گوگل هم کلی جواب پیدا می کنید، حدیث قدسی و به لحاظ فقهی حدیث تایید شده. هم شیعه هم سنی

و اما جواب تذکرات شما: اول اینکه
زمانی که دین زرتشت وارد دستگاه حکومت شد، فاجعه آفرید، تو این مورد هیچ حرفی نیست، نه فقط تضاد طبقاتی فاجعه باری شکل گرفت، بلکه دین به طور رسمی وارد حکومت شد، برای خودش طبقه اجتماعی تشکیل داد و انواع تحریفات رو هم وارد دین کرد، ولی یک نکته: تنها دوره ای که ایران باستان دین رسمی داشت و دین تو حکومت دخالت می کرد، همون دوره بود، نه دوره هخامنشی و نه دوره اشکانیان، با وجودی که طیف حاکم شاید از دین خاصی پیروی می کردند، ولی الزام دینی در کار نبود و ادیان دیگه به راحتی تبلیغات دین خودشون رو داشتن، اما زمان ساسانی ها با ادیان ایرانی هم مثل مانوی ها برخورد شد، بابک خرمدین رو قلع و قمع کردن؛ و با مسیحی ها و ... هم برخورد کردن، این البته فاجعه بود و زمینه انحطاط رو فراهم آورد.

اما همه این ها بازهم دلیل نمی شه که گفته بشه ایرانی ها، دین کهن و تمدن هزار و خورده ای ساله اون موقع شون رو به همین راحتی ول کردن و دین جدید رو - اونم به خاطر عدالتش! - قبول کردن، با این استدلالی که شما می فرمایید نمی شه حقایق تاریخی رو انکار کرد، کشتار وسیعی رو عرب ها انجام دادن،از کشته ها پشته ساختن و دشت های خون بر قرار شد، یک لحظه تصور کن که آیا عقلا ممکنه یک امپراتوری بزرگ دنیای کهن، تماما و بدون هیچ مقاومتی تسلیم بشه و تمام مردمش با آغوش باز یک دین جدید و خارجی رو که حتی زبون اون دین رو هم نمی فهمن قبول کنن و همه چی به خوبی و خوشی انجام بشه؟ یعنی به همین راحتی قصه ما به سر رسید؟ من که فکر می کنم خداقل به لحاظ عقلی باید یه خورده شک کرد بهش، نه؟

Ako گفت...

"منم تاریخ ایران رو برخلاف شما عمر زمین میدونم نه 1389 سال پیش" من نه زیاد سر تاریخ ایران سواد دارم، نه تعصب، بحث من یک) تحلیل جامعه شناختی مسائل امروز ایرانه و تاثیر مذهب غالب بر اون
دو) به خاطر شناخت جامعه ایران ناچار از شناخت مذهبش هم هستیم، پس من راجع به اسلام هم یکمی نقد دارم

من نمی دونم کی گفته عمر زمین، شنیدم که 1400 سال قبل اسلام - حداقل- تاریخ مستدل داریم، که قابل اسباطه و حدود 5000 سال هم گفته شده، یا بیشتر، اما اقوام بومی هستن که خیلی بیشتر از این ها و حدود بیست هزار سال سابقه دارند، بگذریم
بهرحال حدود 1400 سال قبل اسلام، 1400 سال بعد اسلام، حالا یه مقایسه ای بکنیم این دو تا رو، همین

راجع به این که یک دین یا مذهب با زور شمشیر بر جامعه ای تحمیل می شه یا نه؟ من می گم آره! و این کار شده، خیلی جاهای دنیا، مثلا ایرانی ها چطور شیعه شدن در دوران صفوی؟ جز با زور شمشیر قزل باش ها؟ قتل عام فجیعی تو اصفهان - یکی از بزرگترین مراکز اسلامی اون زمان- و تبریز انجام شد، اینا که دیگه همش 700 سال قبله و اسناد تاریخی ش قابل استفاده س، اون وقت چی؟ اون وقت آیا تشیع با زور شمشیر نیومد؟ اما آلان ایران رهبر جهان تشیعه،
اینه که این جور فجایعی تو تاریخ اتفاق افتاده و می شه باورش کرد، نظر شما چیه؟

Ako گفت...

عذر خواهی می کنم که خیلی طولانی شد،
اثبات نه اسباط(!) بابت غلط املاییم غذر می خوام،
راجع به لینک هم ممنون، اما من همیشه راجع به این موضوع نمی نویسم، اینه که شاید بعد یه مدت از لینکدونیت خود بخود حذف شم!
سبز باشید

الهام گفت...

داریوش آشوری در کتاب "ما و مدرنیت" به نکات جالبی درباره دلایل عقب افتادگی ما اشاره می کند .
او معتقد است که مردم کشورهای اروپایی و امریکایی و کشورهایی نظیر روسیه و ژاپن از یک عزم و اشتیاق و اراده وافر برای پیشرفت برخوردار بودند و با درک درست انچه می خواهند با عزمی راسخ به سویش گام برداشتند ، این درحالی است که در کشورهای جهان سوم ما انچه را می خواهیم از غرب می گیریم اما زیرساخت های فلسفی و نظری رسیدن به آن را در اختیار نداریم و در عین حالی که همه تلاشمان رسیدن به همان آرمان هایی است که غربی ها سالهاست به ان دست یافته اند ، ورود فرهنگ غربی را به فرهنگ خود غربزدگی می خوانیم در حالی که سالهاست فرهنگ ما فرهنگی سراسر غربزده است .

این ها را گفتم تا بگویم مشکل از خود ماست . این خود ما هستیم که از پتانسیل های لازم برای رسیدن به هدف برخوردار نیستیم .

در خصوص حدیث قدسی "لولاک ما خلقت الافلاک" که کاملا هم معتبر هست ، باید بگم اینکه انسان ها همه در پیشگاه خدا باید از مقام یکسانی برخوردار باشند بی عدالتی بزرگی است . انسان کاملی چون محمد بدیهی است که در پیشگاه خداوند از سایر مخلوقاتش برتر باشد . مگر مخلوق دیگری هم هست که چون محمد تسلیم امر خدا باشد ؟
بدیهی است که کسی که به عنوان پیامبر و راهنمای مردم در سراسر جهان برگزیده می شود باید از درجات روحی و معنوی بالاتری نسبت به سایرین برخوردار باشد ، اما سوال اینجاست که این درجات برتر و این مقام بالا در نزد خداوند برای محمد چه چیزی به ارمغان آورد ؟ آیا محمد هم صاحب انهمه ثروت و کاخ و قصر پادشاهان ساسانی شد ؟؟؟ آیا محمد هم به امتش فخر می فروخت ؟ آیا محمد هم مردم را به چندین طبقه و دسته و نژاد تقسیم می کرد ؟؟؟ خیر ، محمد با همه تعالی درجاتش نه تنها مثل یک انسان معمولی زیست بلکه مصیبت هایی را در زندگی تحمل نمود که انسان های معمولی از تحملش عاجزند .
نگاهی به زندگی محمد کاملا نشان می دهد که "لو لاک ما خلقت الاافلاک" با الینکه محمد شخصیتی بود که در تمام دوران زندگی اش مثل مردم عادی زندگی کرد هیچ مغایرتی ندارد .
و البته که محمد نمی تواند یک فرد معمولی مثل همه افراد دیگر باشد ، او پیامبر است پس قطعا دارای پتانشیل های بیشتری نسبت به سایر افراد است که اگر هر کس دیگری از چنین توانایی های روحی و جسمی برخوردار بود ، خداوند او را به پیامبری آیین اش برمی گزید . این خیلی فرق دارد با ان پادشاهان بالا نشین ساسانی !

قهوه تلخ گفت...

من فكر مي‌كنم كه جوامع انساني با كمي تلورانس همواره از مشكلات به نسبت مشابهي رنج برده‌اند. حكومت ساساني، قرونن وسطي و ... همه مشكلات مشترك انساني بوده است، فقط در هر دوره‌اي يك رنگ و بوي خاص داشته است؛ مهم اين است كه امروز ببينيم با اتكا به وسايل ارتباط جمعي و توسعه ارتباطات چه قدر مي‌توانيم از عوارض و هزينه‌هاي اين مشكلات بكاهيم.

omid گفت...

سلام . از اشنایی با وبلاگ پر محتوای شما خوشحال شدم .با اجازتون لینک وبلاگ تون را پیوند کردم .

ببینید چند دهه پیش صدها هزار نفر در شهرهای ناکازاکی و هیروشیما در عرض 1 دقیقه بدست بمبهای اتمی امریکا کشته شدند. و امروز بزرگترین شریک اقتصادی امریکا ژاپن است .ولی ما هنوز داریم درمورد جنگی که 1400 سال پیش رخ داده بحث می کنیم که اینطور شد یا انطور شد .دید ما نسبت به تاریخ طوری شده که انگار گذشته ما اینده ما را خواهد ساخت.
سبب اصلی عقب افتادن ما نه دین است نه جنگ است ونه اسکندر و اعراب و مغول بلکه تفکریست که گذشته ما رو با اهمیت تر از اینده کرده

Ako گفت...

البته نکاتی که دوستان، الهام و امید مطرح کردند کاملا منطقی و درسته، نظر قهوه تلخ هم همین طور، من فکر می کنم که واقعیت های اقتصادی جهان امروز چیزی جز دید ایدئولوژیک ما رو اقتضا می کنه، و اینه که رابطه با اقتصاد کشورهای توسعه یافته- هرچند ایدئولوژی شون باما همخوان نباشه- کاملا لازمه،
راجع به اینکه چرا بحث می کنیم، این یک بحث تئوریکه، چیز خاصی رو تو الان ما تغییر نمی ده، بیشتر بحث سر تفسیر تاریخه، که می تونه برای جهت دهی به آینده استفاده بشه،

اما راجع به اون حدیث، اولا تنها با یک باور مذهبی همچین ادعایی قابل قبوله؛ که یک نفر نقل کنه که خالق آسمان ها و زمین بهش گفته که تو اینقدر عزیزی برای من که اگر تو نبودی من افلاک رو نمی آفریدم، چیزی که یه مقداری ... به نظر می رسه،
راجع به زندگی شخص محمد هم تو مدینه و تعداد زنانش و ثروتی که با کشتن یهودی ها و جنگ با دیگران بدست آورد و همه چیز شکست خورده هاشو به نام انفال مال خودش و امتش دونست و حتی زنان اونها رو که از جنگ بدست آورده بود رو به عقد شرعی خودش و یارانش در آورد؛ البته جای بحث داره، و البته همچین ایدئولوژی خیلی خیلی بهش نقد وارده،

یادمون نره که در همون زمان و خیلی خیلی قبلتر از اون ، حاکمانی بودند که در کشورشون نه برده داری بود و مال و ناموس شکست خوردگان جنگ رو برای خودش و سپاهش حلال شرعی نمی دونست.

ويكي گفت...

خوشحالم كه بم سر ميزني.من خطم در امتداد عقايد هست اما ديگه از خرداد پارسال و بعد از شنيدن جمله ي اون بزرگي كه ميگفت "روي اعتقاداتتون پافشاري نكنيد،ممكنه اشتباه باشه" اصلا پافشاري نميكنم.در مورد هيچ چيزي هم قاطعانه نظر نميدم.بنظرم هر سخني شايسته ي تعمقه.و از تندروي بيزارم.واسلام رو هم تا اونجا كه خوب بگه ميپسندم و باقيش مثل حقوق زن رو قبول ندارم .اين از من!

dariush گفت...

با بهترین درو د ها


هم میهن خوب نوشته اید که آمار‌ها یاسر‌ها و و که با هم می‌جنگیدند خوب بفرمائید از کدام قبیله‌ای خلیفه‌ها بودند بلال یک اذان گو بود و بس چه شغلی‌ به او دادند ؟ تمامی‌ خلیفه گان از قبیلیه قریش بودند و بس و تازه آن هم فامیل‌هایی‌ پیامبر اسلام بودند داماد و پدر زن بلال اذان گو چه کره بود باز هم نونی بخور و نامیر داشت و بس در باره پذیرفت اسلام با حان و دل اقای شریعتی این اخوند کرواتی سخنها زیادی گفته که بهر روی از حایگاه فکری و عقیدیتی ایشان است اگر حز این میگفت مایه شگفتی بود شما خوب میدانید که تاریخ طبری مهمیترین و نزدیکترین به ان دوره تاریخ است نوسینده ان هم فلان یوونانی و رومی و ایرانی نبوده و یک مسلمان بوده شما انرا مطالعه کنید انگاه به کشتار های مسلمانان برای مسلمان کردن ایرانی ها پی میرید حتی در دوران امام نخست شیعیان علی قیام های ری و فارس از مهمتریم قیام ها بود که مغیره انقدر کشت که شمارش کشته شدگان سخت بود در حمله به کرمان به سرخس سیستان که سردار عرب ربیع بن زیاد برای ترس مردم از کشته شدگان بارگاهی ساخت دوست خوبم هنگامی که کشتار ها بسیار بود مردم بی گناه هم ترس داشتند گنه کار تاریان بودند یا مردم؟ بفرمایید در کشور خودمان پس غلط میکند کسی سخنی میگوید مردم این دولت را دوست دارند نمیبینید که هنوز هستند در کشور کره شمالی مردم به رهبرشان عشق میورزند میگوید نه ؟ ببینید نخست پدر بود و پس از ان پسر و اکنون پس ان پسر در فکر رهبری . هم میهن مردم به غارت رفتند همه هستی خود را دادند زنها و کودکان را به اسارت بردند دیگر برای جزیه دادن دیناری نداشتند خوب کم کم اسلام را پذیرفتند اینکه گروهی هم از نابخردی ها و اشتباهات یزذگرد به ستوه امده بودند و با دل اسلام را پذیرفتند تمامی کاسه کوزه ها بر سر ساسانیان شکست چرا که انها نتوانستند رد جلوی تازیان مقاومت کنند و این از خشم ایرانیان بود ولی این توهین به ایرانیان است که بگوییم چون حکومت بد بود مردم پذیرفتند غارت شود زنانشان به اسیری برده شود و در بازار های مکه و حجاز به فروش برسد و انها دو دستی اسلام را پذیرفتند پس بنا بر این اگر امریکا به ایران حمله کند با وضع کنونی ما باید حلوی پای انها گوسفند بکشیم یا اینکه چون اسلام و یا بنام اسلام در کشور ما اینگونه میکنند مسلمانان مسیحی بهایی و یا بودایی شویم؟ شریعتی خودش هم نمیداند کی بود با بورسیه شاه به خارج میروند بر میگردد و با اینکه ایشان را مخالف شاه میدانند باز به بورسیه به فرانسه میرود پس از ان هم به انگیزه بیماری قوت میکند و گروهی هم که بهر حال نان از این راه میخورند او را معلم شهید میدانند کی او را شهید کرده ؟ تمامی افتخار شریعتی در فاطمه فاطمه است این است که شمشیر علی را که به خون اغشته بوده تمیز میکرده این اخر افتخاره ؟ مزدم ما و همان ها که معلم شهید و شریعتی شریعتی میکنند هم یک بار یک کتاب از این افا نخوانده اند اینها را نوشتم حرا که یکی از اگهی کننده گان اینکه مردم ایران با جان و دل سالام پذیرفتند همین معلم شهید ؟؟؟!!! بود بنابر این مردم کره شمالی هم با جان و کومونیست را پذیرفتند مرده عراف هم با جان و دل صدام را پذیرفتند مرده کوبا همینگونه مردم ......

dariush گفت...

با بهترین درو د ها


هم میهن خوب نوشته اید که آمار‌ها یاسر‌ها و و که با هم می‌جنگیدند خوب بفرمائید از کدام قبیله‌ای خلیفه‌ها بودند بلال یک اذان گو بود و بس چه شغلی‌ به او دادند ؟ تمامی‌ خلیفه گان از قبیلیه قریش بودند و بس و تازه آن هم فامیل‌هایی‌ پیامبر اسلام بودند داماد و پدر زن بلال اذان گو چه کره بود باز هم نونی بخور و نامیر داشت و بس در باره پذیرفت اسلام با حان و دل اقای شریعتی این اخوند کرواتی سخنها زیادی گفته که بهر روی از حایگاه فکری و عقیدیتی ایشان است اگر حز این میگفت مایه شگفتی بود شما خوب میدانید که تاریخ طبری مهمیترین و نزدیکترین به ان دوره تاریخ است نوسینده ان هم فلان یوونانی و رومی و ایرانی نبوده و یک مسلمان بوده شما انرا مطالعه کنید انگاه به کشتار های مسلمانان برای مسلمان کردن ایرانی ها پی میرید حتی در دوران امام نخست شیعیان علی قیام های ری و فارس از مهمتریم قیام ها بود که مغیره انقدر کشت که شمارش کشته شدگان سخت بود در حمله به کرمان به سرخس سیستان که سردار عرب ربیع بن زیاد برای ترس مردم از کشته شدگان بارگاهی ساخت دوست خوبم هنگامی که کشتار ها بسیار بود مردم بی گناه هم ترس داشتند گنه کار تاریان بودند یا مردم؟ بفرمایید در کشور خودمان پس غلط میکند کسی سخنی میگوید مردم این دولت را دوست دارند نمیبینید که هنوز هستند در کشور کره شمالی مردم به رهبرشان عشق میورزند میگوید نه ؟ ببینید نخست پدر بود و پس از ان پسر و اکنون پس ان پسر در فکر رهبری . هم میهن مردم به غارت رفتند همه هستی خود را دادند زنها و کودکان را به اسارت بردند دیگر برای جزیه دادن دیناری نداشتند خوب کم کم اسلام را پذیرفتند اینکه گروهی هم از نابخردی ها و اشتباهات یزذگرد به ستوه امده بودند و با دل اسلام را پذیرفتند تمامی کاسه کوزه ها بر سر ساسانیان شکست چرا که انها نتوانستند رد جلوی تازیان مقاومت کنند و این از خشم ایرانیان بود ولی این توهین به ایرانیان است که بگوییم چون حکومت بد بود مردم پذیرفتند غارت شود زنانشان به اسیری برده شود و در بازار های مکه و حجاز به فروش برسد و انها دو دستی اسلام را پذیرفتند پس بنا بر این اگر امریکا به ایران حمله کند با وضع کنونی ما باید حلوی پای انها گوسفند بکشیم یا اینکه چون اسلام و یا بنام اسلام در کشور ما اینگونه میکنند مسلمانان مسیحی بهایی و یا بودایی شویم؟ شریعتی خودش هم نمیداند کی بود با بورسیه شاه به خارج میروند بر میگردد و با اینکه ایشان را مخالف شاه میدانند باز به بورسیه به فرانسه میرود پس از ان هم به انگیزه بیماری قوت میکند و گروهی هم که بهر حال نان از این راه میخورند او را معلم شهید میدانند کی او را شهید کرده ؟ تمامی افتخار شریعتی در فاطمه فاطمه است این است که شمشیر علی را که به خون اغشته بوده تمیز میکرده این اخر افتخاره ؟ مزدم ما و همان ها که معلم شهید و شریعتی شریعتی میکنند هم یک بار یک کتاب از این افا نخوانده اند اینها را نوشتم حرا که یکی از اگهی کننده گان اینکه مردم ایران با جان و دل سالام پذیرفتند همین معلم شهید ؟؟؟!!! بود بنابر این مردم کره شمالی هم با جان و کومونیست را پذیرفتند مرده عراف هم با جان و دل صدام را پذیرفتند مرده کوبا همینگونه مردم ......

dariush گفت...

با بهترین درو د ها


هم میهن خوب نوشته اید که آمار‌ها یاسر‌ها و و که با هم می‌جنگیدند خوب بفرمائید از کدام قبیله‌ای خلیفه‌ها بودند بلال یک اذان گو بود و بس چه شغلی‌ به او دادند ؟ تمامی‌ خلیفه گان از قبیلیه قریش بودند و بس و تازه آن هم فامیل‌هایی‌ پیامبر اسلام بودند داماد و پدر زن بلال اذان گو چه کره بود باز هم نونی بخور و نامیر داشت و بس در باره پذیرفت اسلام با حان و دل اقای شریعتی این اخوند کرواتی سخنها زیادی گفته که بهر روی از حایگاه فکری و عقیدیتی ایشان است اگر حز این میگفت مایه شگفتی بود شما خوب میدانید که تاریخ طبری مهمیترین و نزدیکترین به ان دوره تاریخ است نوسینده ان هم فلان یوونانی و رومی و ایرانی نبوده و یک مسلمان بوده شما انرا مطالعه کنید انگاه به کشتار های مسلمانان برای مسلمان کردن ایرانی ها پی میرید حتی در دوران امام نخست شیعیان علی قیام های ری و فارس از مهمتریم قیام ها بود که مغیره انقدر کشت که شمارش کشته شدگان سخت بود در حمله به کرمان به سرخس سیستان که سردار عرب ربیع بن زیاد برای ترس مردم از کشته شدگان بارگاهی ساخت دوست خوبم هنگامی که کشتار ها بسیار بود مردم بی گناه هم ترس داشتند گنه کار تاریان بودند یا مردم؟ بفرمایید در کشور خودمان پس غلط میکند کسی سخنی میگوید مردم این دولت را دوست دارند نمیبینید که هنوز هستند در کشور کره شمالی مردم به رهبرشان عشق میورزند میگوید نه ؟ ببینید نخست پدر بود و پس از ان پسر و اکنون پس ان پسر در فکر رهبری . هم میهن مردم به غارت رفتند همه هستی خود را دادند زنها و کودکان را به اسارت بردند دیگر برای جزیه دادن دیناری نداشتند خوب کم کم اسلام را پذیرفتند اینکه گروهی هم از نابخردی ها و اشتباهات یزذگرد به ستوه امده بودند و با دل اسلام را پذیرفتند تمامی کاسه کوزه ها بر سر ساسانیان شکست چرا که انها نتوانستند رد جلوی تازیان مقاومت کنند و این از خشم ایرانیان بود ولی این توهین به ایرانیان است که بگوییم چون حکومت بد بود مردم پذیرفتند غارت شود زنانشان به اسیری برده شود و در بازار های مکه و حجاز به فروش برسد و انها دو دستی اسلام را پذیرفتند پس بنا بر این اگر امریکا به ایران حمله کند با وضع کنونی ما باید حلوی پای انها گوسفند بکشیم یا اینکه چون اسلام و یا بنام اسلام در کشور ما اینگونه میکنند مسلمانان مسیحی بهایی و یا بودایی شویم؟ شریعتی خودش هم نمیداند کی بود با بورسیه شاه به خارج میروند بر میگردد و با اینکه ایشان را مخالف شاه میدانند باز به بورسیه به فرانسه میرود پس از ان هم به انگیزه بیماری قوت میکند و گروهی هم که بهر حال نان از این راه میخورند او را معلم شهید میدانند کی او را شهید کرده ؟ تمامی افتخار شریعتی در فاطمه فاطمه است این است که شمشیر علی را که به خون اغشته بوده تمیز میکرده این اخر افتخاره ؟ مزدم ما و همان ها که معلم شهید و شریعتی شریعتی میکنند هم یک بار یک کتاب از این افا نخوانده اند اینها را نوشتم حرا که یکی از اگهی کننده گان اینکه مردم ایران با جان و دل سالام پذیرفتند همین معلم شهید ؟؟؟!!! بود بنابر این مردم کره شمالی هم با جان و کومونیست را پذیرفتند مرده عراف هم با جان و دل صدام را پذیرفتند مرده کوبا همینگونه مردم ......

شب نامه گفت...

سلام .
واقعا متن زيبا و فوق العاده قابل تاملي بود ...

ميشه گفت با اکثر مطالبش موافقم ...
خيلي خوب بود ..

فونيكس گفت...

سلام
مطلبتنون را خوندم
عالي بود
واقعا درد دل ما را گفتيد
ميتونيد به مقاله علل پيشرفت يا عقب ماندگي ملت ها تو وبلاگ من هم مراجعه كنيد
با تشكر از شما
ادامه دهيد...

شيرين گفت...

درود بر شما مجيد عزيز دوست آگاه و آزاد انديشم

از خواندن اين مطلب شما بسيار استفاده كردم و از زحمت شما بسيار سپاسگزارم

هدف و راهي كه در پيش گرفته ايد بسيار مقدس است

براي شما از صميم قلب ارزوي موفقيت و پيروزي تا قله ي رهايي را دارم

زنده باد آزادي
پاينده ايران

شيرين گفت...

درود بر شما مجيد عزيز دوست آگاه و آزاد انديشم

از خواندن اين مطلب شما بسيار استفاده كردم و از زحمت شما بسيار سپاسگزارم

هدف و راهي كه در پيش گرفته ايد بسيار مقدس است

براي شما از صميم قلب ارزوي موفقيت و پيروزي تا قله ي رهايي را دارم

زنده باد آزادي
پاينده ايران

مسلم گفت...

سلام

برداشتي كه من از اسلام دارم اينه كه اسلام يك طرز فكر هستش كه نوع و كيفيت زندگي رو تنظيم ميكنه و اگر شخصي به درستي به مكتب اسلام يا مكتبهاي اخلاقي ديگه(كه به كمال اسلام نميرسند) عمل كنه طبيعتا پيشرفت ميكنه. اما اين سوال كه ايا اسلام باعث عقب ماندگيه ايرانه يا خير واقاعا خنده داره. ايران چندين قرنه كه خرافه پرسته و اين ديني كه تو ايرانه ساخته پرداخته خود ايرانيهاست. لطفا واسه دين من در اوردي ولايتي يه اسمه ديگه بزارين بعد سوالتون رو مجدد بپرسين.

اما اون چيزي كه باعث ارتجاع ميشه معمولا مكتب فكري نيست. بلكه عدم شايستگي مديران يك كشور و تصميم گيريهاي اشتباه يا فساد اداري مالي هستش. يه كشور هر مكتبي داشته باشه اگه مديران و روساي اون كشور تصميمات درست بگيرن و مصلحت كشور رو به مصلحت شخصي ترجيح بدن و لياقت انجام تصميمات رو داشته باشند ميتونه پيشرفت كنه. اما اگه فساد يا ناشايستگي باشه حتا دمكرات ترين و ثروتمرد ترين كشورها هم پسرفت خواهند كرد.( نمونه بارزش ارژانتين، كه جز قويترين اقتصادهاي جهان بود ببينيد با فسادو ناشايستگي و تصميمات نادرست به كجا رسيد)

ناشناس گفت...

نظرت رو توی وبلاگ امید دیدم
باید به عرضت برسونم که میشه بگی من کی به محمد و علی توهین کردم که خودم یادم نمیاد؟؟؟؟؟؟
در ضمن اگه هم این کار رو کنم حق منه
به لطف اسلامی که همین محمد اورد داره توی این حکومت بهم دختر ظلم میشه
در ضمن بحث من و اون امید سر شفا نبود سر پستی بود که من گذاشته بودم
وقتی میخوای وارد یه بحثی بشی اول ببین در مورد چیه بعد خودت رو قاطی کن
همه خودشونو کلن قاطی کردن بدون اینکه بدونن بحث سر آپ منه نه سر آپ امید
در ضمن من آخر نفهمیدم حرف حساب تو چیه؟؟؟
ضد اسلامی؟یا اسلامی؟یا فدایی اسلامی؟
تو کدوم طرفی هستی؟
خیلی نا امیدم کردی

درسا گفت...

یاد ناظم مدرسم افتادم که یه روز گفت بچه هابه شدت ذلت اون کسی که امام خمینی رو معصوم نمی دونه بخندید

مبینا گفت...

سلام وب خیلی خوبی داری خیلی الیه...موفق باشی لینکت کردم اگه دوست داشتی لینکم کن با اسم خط خاطرات من...مرسی

omid گفت...

سلام
پست جدید در رد تکفیر ابن سینا ....up شد

omid گفت...

سلام
پست جدید در رد تکفیر ابن سینا ....up شد

ابوالفضل گفت...

سلام

سایتت خوب و جالبه

لذت بردم

میخوام لینکت کنم توهم اینکارو بکن

فقط بهم بگو میخوای با چه اسمی لینکت کنم؟!

منتظر حظور و نظراتت هستم

پیروز باشی

آگاهی گفت...

آگاهی : عده ای به اشتباه منظور من رو برداشت کردند من همان طور که گفتم تاریخ ایران رو از ابتدا میدونم ونمیگم زردتشت دین خوبی بوده یا بد همون طور که اسلام طی سالها لباسش وارونه شد زردتشت هم همین طور شد ولی چه بخواهیم وچه نخواهیم امروز در جامعه ای زندگی میکنیم که اکثریت مسلمانند و بهتر است به جای واکاویهای گذشتگان و اینکه اسلام عامل بدبختیمان باشد به فکر امروز و فردایمان باشیم وبکوشیم خرافات را از جامعه مان دور کنیم وبه قول کسی اگر علی بدرد امروزمان نخورد تقدیس او یا تکفیرش کاری را از پیش نمیبرد وآنچه امروز هست جامعه ای مذهبیست چه با زور یا با اختیار 1400 سال پیش اسلام را پذیرفته باشیم تفاوتی نمیکند ومن هم نگفته بودم همه با اختیار وبدون جنگیدن اسلام رو پذیرفته اند
ولی یک چیز را نیک میدانم اگر دین اسلام مشکلی داردوباعث عقب ماندگیست از نظر عده ای باید همه ادیان را دور ریخت نه اینکه با اسلام جنگید واز زردتشت دم زد چون ایرانیست

(کوی خرابات) گفت...

سلام دوست عزیز واقعا وبلاگت عالیه.به امید آزادی ملت ایران از دست فرعونان زمان.من شمارو با اسم آگاهی لینک میکنم شما مرا به اسم کوی خرابات لینک کنید.بای

گردآفرید گفت...

دلایل ظهور امام زمان ( قسمت اول )
(آیکن پرسش)

امیر اشکان گفت...

سلام
دوست خوبم با همه تحریفاتی که صورت گرفته باورش سخت شده شاید یکبار دیگر باید فرستاده شود ؟

ترنم گفت...

سلام دوست من....لینکت کردم..واقعا عالی بود....کاش یه روز یه بفهممن

ناشناس گفت...

سلام!
مرسی که سر زدید!
مشکل یه جای دیگس!
توی مملکت مال هر دین و آیین باشه وضعیت همین جوری می مونه، چون مشکل اصلی تفکر مردم ماست، فرهنگیه که از دست دادیم!
اصلا مشکل اینه که مردم ما فقط اسمی از اسلام شنیدن!
اسلام شده وسیله گول زدن مردم!
دقت کردید تا میخوان یک نفر رو خراب کنند میرن سراغ اعتقادات فرد، گناه کرده یا نکرده گردن یه نفر میندازن، بعد از خراب کردن اسم یک نفر هر انگی میخوان به فرد میزنن و مردم هم...
من به شخصه فقط امیدوارم زودتر ولی عصر(عج) بیان،
هیچ کس
هیچ کس نمیتونه این وضعیت رو تغییر بده، البته شاید کوتاه مدت بتونن کاری بکنند.
منم لینکتون کردم.

ایراندخت گفت...

راستی اسمم رو یادم رفت بزارم!!! :)

رازک گفت...

سلام آگاهی جان
بیا برو یه سر به این سایتwww.u313.com بزن. اگر بری کلی میخندی و برات روحیه ات هم خوبه.
کشف کردن که محمود سردار لشکر امام زمانه و علی بابا هم سید خراسانیه و اونم از سرداران لشکر امام زمانه.
فقط بهشون چیزی نگو که دهنشون چفت و بست درست و حسابی نداره بهت فحش میدن.

موفق و سبز باشی

الهام گفت...

@ آکو
دوست من به این سادگی ها نمی شه درباره محمد سخن گفت !
راستش درباره اعتبار جمله "لولاک ماخلقت الافلاک" باید رفت سراغ کسانی که در تاریخ به راستگویی و صداقت معتبرند حتی از دیدگاه نامسلمان ها ، اگر کسی واقعا این موضوع براش مسئله باشه باید بره علم رجال بخونه بعد دراینباره صحبت و قضاوت کنه .
دلیلش هم اینه که مثلا بزرگی مثل علامه طباطبایی این حدیث رو قبول می کنه ، بنابراین کسی که ردش می کنه باید همون قدر آگاهی و اطلاعات داشته باشه ! منظورم اینه که مثلا شما تا درک درستی از فیزیک و اصول و قواعدش نداشته باشید نمی تونید نظریه نسبیت انیشتین رو زیر سوال ببرید ، درباره دین و مسائل دینی هم همین طوره ، به این سادگی ها نمی شه قضاوت کرد !
اما در خصوص نحوه عملکرد پیامبر !
دوست من شما فقط یک جنبه مسئله رو در نظر می گیرید ، درحالی که موضوع ابعاد بسیار گسترده تری داره . اسلام رو بدون درک شرایط هزار و چهارصد سال پیش عربستان نمی شه درک کرد .
شرایطی که عایشه با وجود انکه از همه زن های دیگر پیامبر هم با اطلاع بود دیوانه وار عاشق ایشان شده بود . شما یکجوری از ناموس مردم حرف می زنید ، انگار که محمد به زور زن ها را به عقد خودش در می آورده !!!! دوست من در ان زمان که یک زن به سختی می توانسته از عهده معیشت خودش بربیاید ، در زمانی که دختر ها باری بر دوش خانواده محسوب می شوند و آن ها را زنده به گور می کنند ، در شرایطی که فرزند ها صرفا جنبه اقتصادی در خانواده دارند ، تعالیم اسلام و عملکرد محمد فوق العاده متعالی و پیشرفته است . وقتی محمد در ملا عام اعلام می کند که فاطمه پاره جگر من است ، این سراسر درس و آموزش است برای جامعه آن روز عرب . برده داری و سایر موارد هم دقیقا همین طور است . توی یک جامعه سراسر جهالت که نمی شود یک شبه همه چیز را عوض کرد !


شما چرا از فتح مکه نمی گویید ؟؟؟ مگر برای محمد کاری داشت که همه دشمنانش را از دم تیغ بگذراند ؟ اما حتی خون یک نفر هم ریخته نشد ، این اوج صلح طلبی محمد را می رساند ! مگر محمد نمی دانست که این خانه ای که امروز مامن دشمنانش قرار می دهد ، زادگاه قاتلان فرزندانش خواهد بود ؟؟؟ با اینحال این عفو و بخشش بزرگ را در حق بزرگترین دشمنانش انجام داد تا برای ابد درس بزرگ گذشت را بر جای گذاشته باشد و تا همین امروز این مسئله و رفتار محمد در فتح مکه نه به اذعان من که به اذعان بسیاری از نامسلمانانی که این واقعه را مطالعه کرده اند ، اوج بشر دوستی محسوب می شود !
محمد هزار و چهارصد سال پیش می گوید :
لا دین لمن لا رحم له .
کسی که رحم ندارد ، دین ندارد !

محمد (ص) هزار و چهارصد سال پیش در آن جامعه جهل زده عرب دم از آگاهی عمومی و مشارکت مردمی در امر حکومت می زند :
همه شما در حکم چوپان و زمامدار امت هستید و همه شما مسئول وضع و حال رعیت خودمی باشید .

علی هزار و چهارصد سال پیش بی آنکه نامی از دین بیاورد مسئله حکومت دموکراسی را مطرح می کند :
پیشوایی و رهبری اجتماع درست نمی شود ، مگر آنکه ملت در آن حضور داشته باشند .

شاید بهتر باشه منصفانه تر قضاوت کنیم .